فرصتکمین پرواز چون نالهٔ سپندیم
چندان که سر به جیبیم چین گشتهٔ کمندیم
طاقت به زیر گردون خفت شکار پستی است
هرگاه پر شکستیم زین آشیان بلندیم
پرواز خاک غافل در دیدهها غبار است
عمریست از فضولی ردیم ناپسندیم
امروز هیچکس نیست شایستهٔ ستودن
مضمون تهمتی چند با ناقصان چه بندیم
از بس رواج دارد افسانههای باطل
چون حرف حق درین بزم تلخیم گرچه قندیم
نامحرمان چه دانند شأن عسل چه دارد
در خانهها حلاوت بیرون در گزندیم
ظلم است مرهم لطف از ما دریغ کردن
چون داغ سوزناکیم چون زخم دردمندیم
از اشک شمع گیرید معیار عبرت ما
آن سر که میکشیدیم آخر به پا فکندیم
شیرینی هوسها فرهاد کرد ما را
فرصت به جان کنی رفت دل از جهان نکندیم
آفاق کسوت شور تا کی به وهم بافد
ماتم خروش عبرت زین نیلگون پرندیم
بیدل درین ستمگاه از درد ناامیدی
بسیار گریه کردیم اکنون بیا بخندیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر دربارهٔ ناپایداری و مشکلات زندگی است. شاعر به کمبود فرصتها و امیدها اشاره میکند و از ناامیدی و دردهای عاطفی سخن میگوید. او بیان میکند که در زندگی نمیتوان به موارد ظاهری و افسانهای دل خوش کرد و حقیقت تلختر از آن است که به نظر میرسد. نقدی بر رضایتجویی و فریبندگی ظاهری میزند و بر غفلت انسانها از واقعیتهای تلخ تأکید میکند. در پایان، او به رغم همه دردها و ناامیدیها، دعوت به شادی و خنده میکند.
هوش مصنوعی: فرصت برای اوجگیری همواره در حال نزدیک شدن است، مانند نالهای که از دل آتش برمیخیزد، و ما در این میان سر خود را به جیب خود کردهایم، در حالی که گرفتار دام و کمند شدهایم.
هوش مصنوعی: تحمل نداشتن در زیر آسمان و سرنوشت بدی است و هر زمان که از این زندگی بالا برون برویم، میتوانیم به زندگی بهتری دست پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: پرواز خاک بیمقدار در چشمها مانند غباری است که مدتهاست به خاطر کنجکاوی بیمورد و ناپسند ما وجود دارد.
هوش مصنوعی: امروز هیچ فردی شایستهٔ ستایش نیست و در شرایطی که با انسانهای ناتوان و ناقص روبهرو هستیم، چه نیازی به مطرح کردن اتهامات بیاساس وجود دارد؟
هوش مصنوعی: چون افسانههای نادرست به شدت در جامعه شایع شدهاند، حرف حق در این مجالس ناامیدکننده کمرنگ میشود، هرچند که ما خود به ظاهر شیرین و خوشایند هستیم.
هوش مصنوعی: نامحرمان و بیگانگان چه میدانند که عسل چه ارزشی دارد؟ در خانهها شیرینی خاصی وجود دارد که در دنیای بیرون چندان در دسترس نیست.
هوش مصنوعی: هر گونه کم لطفی و بیمهری نسبت به ما ناعادلانه است، زیرا ما همچون زخمهای دردمند در حال تحمل یک درد عمیق و سوزناک هستیم و به محبت و توجه نیاز داریم.
هوش مصنوعی: از اشک شمع باید عبرت بگیریم؛ ما سرنوشتی که برای خودمان رقم زده بودیم، در پایان به دست خودمان تغییر دادیم.
هوش مصنوعی: هوسها و آرزوهای دلنشین ما را به سمت خود کشید و زندگی به ما فرصت نداد که به خاطر آنها جان بگذاریم. ولی با این حال، دلمان از این دنیا جدا نشد.
هوش مصنوعی: تا کی دنیا با شور و شوق ملبس خواهد بود و ما تنها در خیال خود ماتم و اندوه را تجربه کنیم؟ چه عبرتها و درسهایی در رنگ نیلی پرندگان وجود دارد که ما نباید از آنها غافل شویم؟
هوش مصنوعی: در این مکان که ظلم و ستم وجود دارد، به خاطر درد و ناامیدی، خیلی گریه کردیم. حالا بیایید بخندیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا از دو چشم مستت بیمار و دردمندیم
هم ایمن از بلاییم، هم فارغ از گزندیم
گفتی برو ز کویم تا پای رفتنت هست
زین جا کجا توان رفت زیرا که پایبندیم
از طاق ابروانت وز تار گیسوانت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.