همه عمر با تو قدح زدیم و نرفت رنج خمارما
چه قیامتیکه نمیرسی زکنار ما بهکنار ما
چو غبار ناله به نیستان نزدیمگامی از امتحان
که ز خودگذشتن مانشد بههزارکوچهدچارما
چقدر ز خجلت مدعا زدهایم بر اثر غنا
که چورنگ دامن خاکهم نگرفت خون شکارما
همهرا بهعالم بیخودی قدحیست از می عافیت
سر و برگگردش رنگ بین چه خطیکشد بهحصار ما
دل ناتوان بهکجا برد الم تردد عاجزی
که چو سبحه هرقدم اوفتد به هزار آبلهکار ما
به سواد نسخهٔ نیستی نرسید مشق تأملت
قلمی به خاک سیاه زن بنویس خط غبار ما
صف رنگ لاله بهمشکن، می جامگل بهزمین فکن
به بهار دامن ناز زن ز حنای دست نگار ما
به رکاب عشرت پرفشان نزدیم دست تظلمی
به غبار میرود آرزو نکشیده دامن یار ما
نه به دامنی ز حیا رسد نه به دستگاه دعا رسد
چورسد به نسبت پا رسدکف دست آبلهدار ما
چو خوش است عمر سبک عنانگذرد ز ما و من آنچنان
که چو صبح در دم امتحان نفتد بر آینه بار ما
چمن طبیعت بیدلم ادب آبیار شکفتگی
زده است ساغررنگ وبو به دماغ غنچه بهار ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه و درد و رنجی که در این مسیر وجود دارد، پرداخته است. شاعر از گذر عمر و تلاش برای رسیدن به معشوق صحبت میکند و به رنج و عذابی که در عشق تحمل کرده، اشاره دارد. او به ناکامیها و سختیهای پیش رویش در این مسیر میپردازد و از حس خجلت و عجز خود در مواجهه با زیباییها و معشوقش سخن میگوید. در نهایت، شاعر به فریبندگی زندگی و گذر زمان اشاره میکند و این نکته را یادآور میشود که زیبایی و خوشیها مانند بهار زودگذرند.
هوش مصنوعی: تمام عمر خود را با تو سپری کردیم و دردی که از این عشق کشیدیم، برطرف نشد. چه حال عجیب و غریبی است که تو هرگز به ما نزدیک نمیشوی، در حالی که ما به تو نزدیک هستیم.
هوش مصنوعی: به مانند گرد و غبار، به نیستان ناله کردیم و در این مسیر امتحان را پشت سر نگذاشتیم. نتوانستیم از خود عبور کنیم و در پساهزار کوچه سرگردان شدیم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر شادی و سرور، چقدر به خودمان ناراحتی و شرم زدهایم. بهطوری که حتی دامن خاک هم خون شکار ما را نگرفته است.
هوش مصنوعی: همهی ما در حالتی فراموشی یا بیخودی به سر میبریم، که مانند جامی از شراب، دستنوشتهای از خوشبختی و آسایش را در دستانمان داریم. اما رنگ و بوی این حالت چه نقشی بر زندگیامان میگذارد و چگونه مرزهای ما را تعیین میکند؟
هوش مصنوعی: دل ضعیف و ناتوان به کجا میتواند برود؟ دردی که ناشی از ناتوانی است، مانند مهرههایی که به خاطر ضعف هر بار به زمین میافتند و زخمهایی را ایجاد میکنند.
هوش مصنوعی: به علم و دانش در این دنیای فانی دست نیافتهای، پس قلمی را به زمین سیاه بزن و یادداشت کن از غباری که بر وجود ما نشسته است.
هوش مصنوعی: رنگ لالهها را به هم بزن و جام گل را به زمین بریز. در بهار، دامن زیبا را به ناز بهدست کنی که با حنای دستان معشوق ما تزئین شده است.
هوش مصنوعی: ما در دنیای لذت و خوشی غرق شدهایم و هیچ درخواست یا شکایتی نداریم، زیرا غبار آرزوهای ما به هیچ جا نمیرسد و ما به عشق یارمان دل بستهایم.
هوش مصنوعی: نه از حیا به جایی میرسد و نه دعای ما تأثیری دارد، بل که تنها با توجه به نسبت ما، به اندازهی پای ما میتوان نتیجه گرفت، مانند کف دست کسی که آبله دارد.
هوش مصنوعی: زندگی زیبا و بیدغدغهای داریم که به سرعت میگذرد و از ما میراهد. مانند صبح که در لحظهای امتحان نمیتواند بر آینه نور خورشید بیفتد، زندگی ما هم در گذر زمان تحت تأثیر قرار نمیگیرد.
هوش مصنوعی: چمن طبیعی که دل من را به آرامش میآورد، با رنگ و بوی گلهای بهاری، پر از زندگی و شکوفایی است و این زیبایی به مشام غنچههای بهار میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.