بسکه افتادهست باغ آبرو نایاب گل
ذوق عشرت آبگردد تا کند مهتاب گل
زبن طلسم رنگ و بو سامان آزادی کنید
نیست اینجا غیر دامن چیدن از اسباب گل
هرزهگویی چند؟ لختی گرد خود گردیدنی
شاخسار موج هم میبندد ازگرداب گل
هرکجا شمع جمال او نباشد جلوهگر
دیدهها تا جام صهبا دارد از مهتاب گل
بسکه خوبان از جمالت غرق خجلت مردهاند
در چمن مشکل اگر آید به روی آب گل
از صلای ساغر چشم فرنگی مشربت
بر لب زاهدکند خمیازه تا محرابگل
نوبهاری هست مفت عشرت ای سوداییان
رشتهٔ ساز جنون را میشود مضراب گل
مست خاک ما کمینگاه بهار حیرتست
بعد ازبن خواهد فشاند در ره احباب گل
راحت ما را همان پرواز بالین پر است
در نقاب اضطراب رنگ دارد خواب گل
در همه اوقات پاس حال باید داشتن
ننگ هشیاریست کز مستان کند آداب گل
شوخی اظهار آخر با مزاج ما نساخت
آتشی در طبع رنگ است و ندارد تاب گل
عمرها شد شوخی دیده خرامی کردهام
میکند از چشم من بیدل همان سیماب گل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و لذتهایی که در طبیعت و عشق وجود دارد میپردازد. او به باغی اشاره میکند که پر از گلها و زیباییهاست و ذوق و شوق زندگی را در آن حس میکند. شاعر بر این باور است که در کنار گلها میتوان به آزادی و شور زندگی دست یافت. او به وضعیت عارفانهای اشاره میکند که در آن انسان باید از دنیای مادی خود فاصله بگیرد و به معانی عمیقتر زندگی بپردازد. در نهایت، او به چالشهای زندگی اشاره میکند و بر اهمیت لذت بردن از لحظات حال و زندگی تأکید میکند، زیرا این لحظات میتوانند گذرا باشند.
هوش مصنوعی: باغ به حدی خراب و بیارزش شده که هیچکس به آن اهمیت نمیدهد. در این میان، گلهایی که در آن پراکندهاند، حتی وقتی شب میشود و نور مهتاب به آنها میتابد، احساس شادی و سرزندگی نمیکنند.
هوش مصنوعی: از جادو و دنیای رنگ و عطر برای به دست آوردن آزادی استفاده کنید، چرا که در اینجا تنها چیزی که وجود دارد، چیدن دامن و جمعآوری گلهاست.
هوش مصنوعی: چند بار میتوان به سخنان بیمحتوا پرداخت؟ لحظهای به خودت بپرداز، همانطور که یک درخت در انتظار آرامش موجها از گرداب گل خود را جمع میکند.
هوش مصنوعی: هرجایی که زیبایی او درخشان نباشد، چشمها تنها به زیبایی و نور مهتاب و جلوههای آن مشغولند، و حتی اگر شرابی هم در دست باشد، معمولاً این زیبایی نیست که جلب توجه کند.
هوش مصنوعی: خوبان زیادی از زیبایی تو به شدت شرمنده و غرق در خجالت شدهاند، و در چمن، اگر گل مشکلی به روی آب بیفتد، کار سختی خواهد بود.
هوش مصنوعی: صدای دلنشین جام از چشم دختر فرنگی باعث میشود که زاهد با خمیازهای از خواب بیدار شود و به طرف محراب گلی برود.
هوش مصنوعی: بهار به زودی فرا رسیده است و برای عاشقان خوشگذران، فرصتی برای لذت بردن از زندگی فراهم شده است. در این زمان، نواختن ساز عشق و شور و جنون به زیبایی رخ میدهد و مانند مضراب گل، دلها را نوازش میکند.
هوش مصنوعی: سرزمین ما که پر از زیبایی و شگفتی است، همچون مکانی است که بهار و زیبایی گلها در انتظار جوانه زدن است. زمانی که این گلها شکفته شوند، در مسیر دوستان و عشقها به نمایش در خواهند آمد.
هوش مصنوعی: آرامش ما در پرواز خیال است و این خواب زیبا که به رنگ اضطراب درآمده، ما را در خود گرفته است.
هوش مصنوعی: در تمام لحظات زندگی باید به حال خود توجه کنیم، چرا که داشتن هشیاری و آگاهی ننگی است که ما را از زیباییهای عاطفی و لذتهای عمیق دور میکند.
هوش مصنوعی: شوخیهای اخیر با حال و مزاج ما سازگار نبود و دلیلی برای ایجاد شور و نشاط در ما نیست. آتشی که در وجود ما وجود دارد، بیشتر ناشی از رنگ و ظاهر است و نمیتواند باری را تحمل کند.
هوش مصنوعی: مدتهاست که با نگاهی سرزنده و بازیگوش به زندگی گذراندهام، اما همچنان از چشم من، آن محبوب زیبا، همچون مایع جانداری است که در دسترس نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر کند طاووس حیرتخانهٔ اسباب گل
دستگاه رنگ او بیند همان در خوابگل
ای بهار از خودفروشان دکان رنگ باش
بی دماغانیم ما اینجا ندارد باب گل
جز خموشی بر نتابد محفل تسلیم عشق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.