مغز شد در سر پر شور من از سودا خشک
باده چون آبگهرگشت درین مینا خشک
تشنهلب بس که دویدم به بیابان جنون
گشت چون ریگ روان آبلهام در پا خشک
کام امید چسان جام تسلیگیرد
کهکرم تشنه سوال است و زبان ما خشک
به تغافل ز هوس یک مژه دامن چیدن
برد چون پرتو خورشیدم ازین دریا خشک
اشک شمعیم که از خجلت بیتاثیری
میشود قطرهٔ ما تا به چکیدنها خشک
گرم جوشست نفس ساغر شوقی دریاب
نشئه مفتست مبادا شود این صهبا خشک
منع آشوب هوسها نشود عزلت ما
سعی افسردن گوهر نکند دریا خشک
تشنهکامی گل بیصرفگیی اسرار است
تا خموش است نگردد جگر مینا خشک
نم اشکی نچکید ازمژه ی غفلت ما
خون یاقوت شد آخر به رگ خارا خشک
اشک مجنون چقدر خوش قلم تردستیست
سطری از جاده ندیدیم درین صحرا خشک
نیست غیر از عرق شرم شفاعتگر ما
یارب این چشمهٔ رحمت نکنی فردا خشک
حیرت از ما نبرد هول قیامت بیدل
آب آیینه نسازد اثر گرما خشک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و دردهای درونی شاعر اشاره دارد. شاعر با تصاویری از خشکی و تشنگی در آلام روحی و دلتنگی خود سخن میگوید. او از ترس و انتظار در اوضاع ناامیدکنندهی خود میگوید و به جستجوی آرامش و امید در دنیای پر از هوس و جنون اشاره دارد. بیان احساساتش پر از تشبیهات زیباست که از غم، اشک و دردی ناشی از جدایی و تنهایی حکایت میکند. او به خشکی عاطفی و عدم تسلی در دلتنگیهایش پرداخته و آرزوی بارش رحمت و نعمت را دارد. در نهایت، حس حیرت و بیپناهی او در برابر روز قیامت و عدم تأثیر این دلتنگیها را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: ذهن و احساس من به شدت تحت تأثیر افکار و آرزوهایم قرار گرفته و از نوشیدن شراب خشک و بیطعم مانند آب، دچار خشکی و بیحالی شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر عطش و دویدنهای زیاد به بیابان، حالتی از جنون پیدا کردم و مانند ریگهای روان، پاهایم زخمی و کبود شده است.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانیم به امیدهایمان آرامش ببخشیم، در حالی که نیاز و سوالات ما همچنان وجود دارد و ما قادر به بیان آنها نیستیم؟
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به طور غیرمستقیم درباره دوری از خواستهها و هوسهای زودگذر صحبت میکند. او اشاره میکند که مانند پرتو خورشید، به محض اینکه از صدای هوسها دور شود، میتواند از دنیای مادی و دریاهای پرانرژی فاصله بگیرد و به آرامش برسد. در واقع، شاعر میخواهد بگوید که با چشمپوشی از خواستههای سطحی، میتوان به زندگی عمیقتری دست یافت.
هوش مصنوعی: ما مانند اشکی از شمع هستیم که در اثر شرمندگی، تأثیری بر ما نمیگذارد و کمکم به سمت خشک شدن میرویم.
هوش مصنوعی: اگر نفس تو از شوق به جوش آمده، از این تجربه لذت ببر و مراقب باش که این حال خوش هرگز از بین نرود و تا ابد ادامه داشته باشد.
هوش مصنوعی: ایجاد آرامش در دل هوسها ممکن نیست، بنابراین باید از تنهایی و دوری از دنیا بهره ببریم. تلاش برای حفاظت از ارزشها و گنجینههای درونی، نمیتواند مانع از خشکی دریا شود.
هوش مصنوعی: عطش و نیاز گل به زیبایی و رازهایش باعث میشود تا زمانی که در سکوت و آرامش است، دل شیشهای آسیب نبیند و پژمرده نشود.
هوش مصنوعی: از چشمان بیتوجه ما هیچ اشکی نریخت و در نهایت، به جای آب، خونِ یاقوتی در رگهای خاکی و بیحس ما جمع شد.
هوش مصنوعی: اشک مجنون نشاندهندهٔ زیبایی و ظرافتی است که در آن وجود دارد و گویا برابری با هنرمندانهترین قلم و خطاطی دارد. در این بیابان خشک، ما هیچ خطی از جاده یا نشانهای از راهی را نمیبینیم.
هوش مصنوعی: سجدههای ما و عرق شرم ما، تنها چیزهایی هستند که شفاعتمان را پیش خدا میبرند. ای خدا، این چشمهٔ رحمتت را فردا خشک نکن.
هوش مصنوعی: اگر ما در برابر وحشت روز قیامت حیران ماندهایم، از آنجایی که آب در اثر گرما نمیتواند انعکاس آینه را بهدرستی نمایش دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این دم از شرم طلب نیست زبان ما خشک
با صدف بود لبی در جگر دریا خشک
اشکگو دردسر تربیت ما نکشد
از ازل چون مژه کردند بهار ما خشک
کار مقصدطلبی سخت کشاکش دارد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.