رخ شرمگین توهیچگه به خیال ما نکند عرق
که دل از تپش نگدازد و نگه از حیا نکند عرق
به نیاز تحفهٔ یکدلی سبقی نبردهام از وفا
که ز گرمجوشی خون من به کف حیا نکند عرق
به لبم ز حاجت ناروا گرهیست نم زدهٔ حیا
سررشتهٔگله واکنم اگر آشنا نکند عرق
به غبار رنگ و هوای گل نگه ستمزده اشک شد
کسی اینقدرکه پس هوس بدود چرا نکند عرق
تب و تاب هستی منفعل سرشمع بسته به دوش من
نگشاید از دم تیغ هم گرهی که وا نکند عرق
الم تردد سرنگون ز تری چسان بردم برون
چو قدم نمیسپرم رهیکه نشان پا نکند عرق
چو سحاب معبد آرزو دهدم نوید چه آبرو
اگر از بلندی دست من اثر دعا نکند عرق
چقدر زکوشش ناتوان دهد انتظار خجالتم
که به خاک هم نرسم چو اشک اگرم وفا نکند عرق
به نفس رسیدهای از عدم چو سحر به جبههٔ شبنمی
خجلست زندگی از کسی که درین هوا نکند عرق
ز نیاز بیدل و ناز او ندمد تفاوت ما و تو
اگر از طبیعت منفعل ز خودم جدا نکند عرق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساسات عمیق عشق و نیاز میپردازد. او به شرم و حیا اشاره میکند و میگوید که این احساسات باعث میشود تا نتواند حقایق درونی خود را بروز دهد. او از درد و انتظار سخن میگوید، به طوری که حیا و خجالت جلوی ابراز احساساتش را میگیرد. شاعر به ناتوانی در رسیدن به عشق و دوستی و احساس تردید و شک در روابط اشاره میکند و در نهایت خواستار ارتباطی عمیق و صداقت است. احساس حسرت و ناامیدی برمیخیزد از عدم توانایی در ابراز محبت و نیازهای درونی.
هوش مصنوعی: صورت شرمگین تو هرگز در خیال ما عرق نمیکند، چرا که دل از تپش نایستد و نگاه از حیا سست نشود.
هوش مصنوعی: من برای ابراز دوستی و همدلی، هیچ هدیهای از صداقت و وفا نیاوردهام؛ چرا که از شدت علاقه و احساس من، عرق حیا بر کف دستم نخواهد نشست.
هوش مصنوعی: لبانم از خواستههای نابهجا خشک شده و نشانهای از حیا در آنها وجود دارد. اگر کسی آشنا نشود و کمک نکند، نمیتوانم گلههایم را بیان کنم.
هوش مصنوعی: در غبار و زیبایی گل، کسی به اندازهای غمگین و تحت فشار قرار گرفته که بیدلیل اشک میریزد. این همه رنج و شوق او باعث نمیشود که به فکر عرق ریختن و تلاش برای رسیدن به خواستههایش نباشد.
هوش مصنوعی: در حالت پرشور و بیتابی هستی، بار سنگین و فشار بر دوش من فرود آمده است. حتی با ضربه تیغ هم، گرهای که بر من بسته شده است باز نخواهد شد و عرق میریزم.
هوش مصنوعی: آیا نمیدانستی که چگونه از این حالت افتادگی و رنج بیرون بیایم؟ وقتی هر قدمی که برمیدارم، راهی که نشان از پاهای من نمیدهد، باعث عرقریزی من میشود.
هوش مصنوعی: اگر مانند ابرها به معبد آرزوها برسم و خبر خوبی را بیاورم، چه ارزشی دارد اگر از بلندی دست من تأثیر دعا را نگیرد و فقط عرق بریزم؟
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر حسرت و ناامیدی شاعر است. او به طور نمادین از تلاشهای بینتیجهاش صحبت میکند، و میگوید حتی اگر در تلاشش موفق نشود و به حداقلها نرسد، همچنان در انتظار بهبود و تحقق آرزوهایش است. احساس خجالت او ناشی از این است که نتوانسته به آنچه میخواهد دست یابد و خود را در موقعیتی ضعیف میبیند. در نهایت، او به نوعی عدم وفاداری اشاره میکند که به عنوان عرق و تلاش او بازتابی ندارد و نتایج تلاشهایش را به او نمیدهد.
هوش مصنوعی: زندگی تو مانند شبنم بر سحرگاه است، که از عدم و ناچیزی به وجود رسیدهای. افرادی که در این شرایط نباشند و تلاشی نکرده باشند، نسبت به این حالت زندگی خجالتزده و شرمنده هستند.
هوش مصنوعی: اگر از شدت نیاز و ناز محبوب، تفاوتی بین ما و تو ایجاد نشود، به این معناست که اگر طبیعت ما را از خودمان جدا نکند، هیچ تغییر و تحولی در احساسات ما رخ نخواهد داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.