باز امشب نفس شعله فشان دارد شمع
حیرتم سوخت ندانم چه زبان دارد شمع
صافی آینه ناموس غبار رنگ است
جز سیاهی به دل خود چه نهان دارد شمع
نیست جز بخت سیه زیر نگین داغم
حکم بر مملکت شام روان دارد شمع
صنعت جرأت عبرت نگهان هوش رباست
حلقه چشمی است که بر نوک سنان دارد شمع
یک قدم ره همه شب تا به سحر پیمودن
بی تکلف چقدر ضبط عنان دارد شمع
تا نفس هست ز دل کم نشود گرمی عشق
شعله تابی است که در رشتهٔ جان دارد شمع
زندگی گرمی بازار نفس سوزیهاست
از قماش پر پروانه دکان دارد شمع
خامشی صرفهٔ جمعیت آسوده دلی است
ناله در بستن منقار نهان دارد شمع
زنگ آیینهٔ دل آمد و رفت نفس است
از هجوم پر پروانه زبان دارد شمع
عالمی بر نفس سوخته چیده است دکان
اینقدر تار به یک موی میان دارد شمع
چشم عشاق فنا میکدهٔ شوخی اوست
در لگن ناوک دیگر به کمان دارد شمع
بیدل از سوختنم رنگ سراغش دریاب
کیست پروانه که گوید چه نشان دارد شمع
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به زیبایی و رمز و راز شمع و تأثیر آن در زندگی و عشق میپردازد. او از شعله شمع به عنوان نماد عشق و زیبایی یاد میکند که گرمایی در دل دارد و به زندگی روح میبخشد. شمع همچنین نمایانگر تنهایی و سوختن دل است. شاعر در بیان احساساتش به آینه، پروانه و دنای عشق اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه شمع میتواند نماد شعف و درد باشد. او در پایان به بیپناهی خود و وجودش در برابر شعله شمع اشاره میکند و از جستجوی مفهوم و نشان شمع میگوید. در کل، این شعر تأملی است بر عشق، زیبایی و مصائب انسان.
هوش مصنوعی: امشب دوباره آتش شعلهور است و شمعی که در مقابل من قرار دارد، مرا مضطرب کرده است. نمیدانم چرا این شمع چنین سخنانی از خودش بیان میکند و چه احساسی را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: آینه پاک و بدون زخم و خط، تنها چیزی که نشان میدهد رنگ غبار است. جز سیاهی و تیرگی که در دل دارد، شمع چه چیز دیگری را پنهان کرده است؟
هوش مصنوعی: بخت شوم من زیر نشانهای داغ قرار دارد و مانند شمعی است که حکم بر سرزمین شام را دارد و میسوزد.
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی و تیزبینی در تجربهها اشاره شده است. وجود یک حلقه چشم مانند شمعی در انتهای سنان، به ما یادآوری میکند که در هر لحظه از زندگی باید با دقت و آگاهی به وقایع اطرافمان نگاه کنیم و از آنها یاد بگیریم.
هوش مصنوعی: قدم زدن در طول شب تا صبح بدون هیچ زحمتی و سختی، چقدر نیازمند کنترل و دقت است، مانند شمعی که باید با احتیاط روشن بماند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندگی هست، عشق از دل کاسته نمیشود. عشق مانند شعلهای گرم و درخشان است که در وجود انسان وجود دارد.
هوش مصنوعی: زندگی مانند بازاری است که در آن فعالیتها و تلاشها، سوختی از جنس اشتیاق و آرزوهای ناکام را میطلبد. در این بازار، شمعی به شکل پروانه وجود دارد که به زیباییها و نورهایش جلب توجه میکند، اما در عین حال میتواند آسیبهایی به وجود آورد.
هوش مصنوعی: خاموشی ناشی از آرامش جمعیت، نشانهای از دلخوشی است. در حالی که در پس این سکوت، همچون شمعی، نالهای در حال پنهان شدن دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که دل همچون آیینه زنگ میزند، نفس از هجوم بیوقفه و دلشورههای درون میرسد و شمعی که زبان دارد، به آرامی از پروانههای عاشق خبر میدهد.
هوش مصنوعی: عالمی برای نفسهای سوخته و پریشان خود جایی ایجاد کرده است. این همه تاریک شدن تنها بهاندازه یک موی میان شمع است.
هوش مصنوعی: چشمان عاشقان، به خاطر زیبایی و شور و شوق، جایی است که برایشان مثل میخانهای از سرگرمی و نشاط به حساب میآید. در عین حال، دیگران با تیرهای عشق و زیبایی که مانند کمان است، شمعی روشن در دل دارند.
هوش مصنوعی: بیدل میگوید: از سوختن و ناراحتی من بفهمید که چه کسی شمع است و چه کسی پروانه. پروانهای که به شمع نزدیک میشود، آیا میتواند بگوید چه نشانهای دارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر چه در دل گذرد وقف زبان دارد شمع
سوختن نیست خیالی که نهان دارد شمع
نور تحقیق ز لاف دم هستیکه رساست
از نفس گر همه جان است زبان دارد شمع
خامشی میشود آخر سپر تیغ زبان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.