چند نشینی به کلفت دل مأیوس
همچو دویدن به طبع آبله محبوس
ای نفس از دل برآر رخت توهم
خانهٔ آیینه نیست عالم ناموس
ریخت ندامت به دامنم دل پر خون
آبلهای بود حاصل کف افسوس
سرکشی از طینتم گمان نتوان برد
نقش قدم کس ندید جز به زمینبوس
دامن شب تا به کی بود کفن صبح
به که برآیی ز گرد کلفت ناموس
ناله در اشک زد ز عجز رسایی
آب شد این شعله از ترقی معکوس
صد چمن امید لیک داغ فسردن
نامهٔ رنگم که بست بر پر طاووس؟
آتش دیر از هوای عشق بلند است
گبر نفس غرهٔ دمیدن ناقوس
چیست مجاز انفعال رمز حقیقت
جلوه عرق کرد گشت آینه محبوس
بیدل، اگر دست ما ز جام تهی شد
پای طلب کی شود ز آبله مأیوس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به بیان احساسات و ندامتهای خود پرداخته و نشان میدهد که در دنیایی پر از ناامیدی و درد زندگی میکند. او به ناکامیهای عشق و سقوط امیدها اشاره میکند و در عین حال به ناپایداری و زودگذر بودن زندگی نیز اشاره میکند. ناله و عجز او از زخمهای عاطفی، همچون آبلهی محبوس در بدن است که نماد محدودیت و درد است. شاعر از فشارهای زندگی و تلخی جدایی سخن میگوید و به نوعی در پی راهی برای فرار از احساسات منفی خود است. در نهایت، او امید را از دست نمیدهد و به جستجوی عشق و حقیقت ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: چند وقت را بیهدف و بدون امید میگذرانی، مانند این که بخواهی با پای زخمدار خود بدوی.
هوش مصنوعی: ای جان، از دل خود بیرون بیا، زیرا دنیای تصور و خیالات تو در واقع مانند خانهای است که آیینه ندارد و جلوهای از حقیقت را نشان نمیدهد.
هوش مصنوعی: ندامت و پشیمانی به جانم افتاده و در دلم غمی عمیق وجود دارد، مانند آبلهای که از حسرت و افسوس در دلم نشسته است.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند از سرکشی و طینت من به راحتی قضاوت کند؛ زیرا هیچکس جز من، اثر قدمهای خود را بر زمین نمیبیند و نمیتواند آن را لمس کند.
هوش مصنوعی: چقدر میتوان شب را در دامن خود نگه داشت؟ صبح چه زمانی از زیر گرد و غبار شرافت بیرون خواهد آمد؟
هوش مصنوعی: ناله و اشک، نشاندهندهی ناتوانی شدند و این شعله که باید رو به پیشرفت برود، به جای آن، به عقب برگشت.
هوش مصنوعی: بسیاری از آرزوها و امیدها دارم، اما همچنان در دلم داغی از غم و اندوه قرار دارد. چرا که زندگی همچون نامهای رنگارنگ است که بر روی پر طاووس قرار گرفته، اما به زیبایی آن هیچ دست نیافتهام.
هوش مصنوعی: آتش دیر در نتیجه عشق به وجود آمده است و نفس کسی که به خودش مغرور است، با صدای ناقوس در حال دمیدن است.
هوش مصنوعی: این بیت به بحث دربارهٔ مفهوم حقیقت و واقعیت میپردازد. در آن گفته شده است که آیا مجاز و نمایندگی میتواند به وضوح حقیقت را منتقل کند؟ در اینجا، فرایند نمایش حقیقت از طریق آینهای که محصور شده است و عرق ناشی از طنین احساسات را به تصویر میکشد، مورد اشاره قرار گرفته است. در واقع، از لایههای ظاهری و مجازی به عمق حقیقتی اشاره میشود که ممکن است در پس آن پنهان باشد.
هوش مصنوعی: بیدل، اگر ما از دسترسی به خوشبختی محروم شویم، هرگز ناامید نخواهیم شد و همچنان در پی خواستههایمان خواهیم بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر شود از خواب من خیال تو محبوس
حسرت بالین من برد پر طاووس
ساز حجابی نداشت محفل هستی
سوخت دل شمع ما به حسرت فانوس
دل نفسی بیش نیست مرکز الفت
[...]
ای زده در عرش کبریا علم کوس
وی ز تو بانگ اذان و نغمه ناقوس
بنده فرمان تست دادگر روم
چاکر دربان تست پادشه روس
دشمن جاه تو مبتلاست شب و روز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.