اتفاق است آنکه هردشوار را آسان نمود
ورنه از تدبیر یک ناخن گره نتوان گشود
گر به شهرت مایلی با بینشانی ساز کن
دهر نتواند نمودن آنچه عنقا وانمود
آرزو از نفی ما اثبا یار ایجاد کرد
هرچه ازآثار مجنون کاست بر لیلی فزود
صافی دل تهمتآلودکلف شد از حسد
رنگ آب از سیلی امواج میگردد کبود
حیف طبعیکز وبالکبر وکین آگاه نیست
خاک ریزید از مزاری چند در چشم حسود
راحت این بزم برترک طمع موقوف بود
دستها بر هم نهادیم از طلب، مژگان غنود
حسن یکتا بیدل از تمثال دارد انفعال
جای زنگارت همین آیینه میباید زدود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره دشواریها و چالشهای زندگی و راههایی که میتوان از طریق تدبیر و تلاش آنها را تسهیل کرد بحث میکند. شاعر اشاره میکند که با داشتن نیت خوب و خالی از حسد، میتوان به آرامش و کمال رسید. او همچنین بر این نکته تأکید میکند که کبر و کینه، انسان را از حقیقت دور میکند و به نابودی میکشاند. در نهایت، شاعر از زیباییها و حقیقت وجودی میگوید و نیاز به آزادسازی روح از تنگناهای دنیوی را مطرح میکند.
هوش مصنوعی: اتفاق باعث میشود که هر مشکلی آسان شود، در غیر این صورت، با تدبیر و فکر نمیتوان حتی کوچکترین مشکل را حل کرد.
هوش مصنوعی: اگر به محبوبیت علاقهمندی، لازم است که خود را در شرایطی قرار دهی که شناسایی نشوی، زیرا دنیا نمیتواند آنچه را که پرندهای افسانهای نشان میدهد، به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: آرزو به وجود آمدن چیزی را از طریق نفی ما به وجود آورد و هر چیزی که از نشانههای مجنون کم کرد، بر محبوبهاش لیلی افزود.
هوش مصنوعی: دل پاک و صاف تو به خاطر تهمتها و حسادتهای دیگران تیره و کدر شده است، همانطور که رنگ آب به خاطر فشار و ضربههای امواج، به رنگ کبود در میآید.
هوش مصنوعی: افرادی که به دلیل کبر و حسد از زیباییها و خوبیها آگاه نیستند، به خودشان آسیب میزنند و دچار عذاب میشوند. آنها همچون خاکی که از قبرها به بیرون ریخته میشود، در چشمان حسودان و بدخواهان قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: در این جا، سخن از راحتی و آسایش در یک مجلس یا جمع است که بر اثر برطرف شدن خواستهها و آرزوها به دست آمده است. به این معنا که وقتی از خواستههای خود دست میکشیم و به یکدیگر نزدیک میشویم، آرامش و آسایش بیشتری احساس میکنیم. در این حال، چشمانمان به خواب رفته و از کوشش و تلاش بیمورد دست کشیدهایم.
هوش مصنوعی: حسن ویژه و بینظیر بیدل فقط به تصویر خود، یعنی آینه، وابسته است و باید زوایای منفی و ناپسند را از آن پاک کرد تا زیباییاش بهتر نمایان شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بوالخلیل آنکو بگیتی زو شده موجود جود
جعفر آن کش چوب گشت از طالع مسعود عود
وصف آن مخدوم میکن گرچه میرنجد حسود
کاین حسودی کم نخواهد گشت از چرخ کبود
گرچه خود نیکو نیاید وصف می از هوشیار
چون پی مست از خمار غمزه مستش چه سود
مست آن می گر نهای می دو پی دستار و دل
[...]
ای که چون جان رفته ای از پیش ما، باز آی زود
کز فراقت سوختم بر آتش دل همچو عود
پیش روی خود مرا بنشان بر آتش چون سپند
تا بسوزم خویشتن را کوری چشم حسود
ای که بردی آبروی من ز آه دل بترس
[...]
باد پیمائی که جم را خاک ره پنداشتی
بر من از دیوانگی هر دم کمینی می گشود
گفتم آخر چند ازین گرمی برو سردی مکن
می فروزی آتش و خود کور می گردی بدود
چون نداری زهره ئی زهرت نمی باید فشاند
[...]
با سرود و آه و ناله میرود اشکم چو رود
در پیش مستان محبت این بود رود و سرود
عاشقان را در محافل ناله سازد سر بلند
مطربان را در مجالت آبرو باشد ز رود
با سرشکم دجله و جیحون دو بار آشناست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.