هر که اینجا میرسد بیاعتدالی میکند
شمع هم در بزم مستان شیشه خالی میکند
تا به گردون چید آثار بنای میکشی
طاق این میخانه را ساغر هلالی میکند
زاهدا بر ریش چندان اعتمادت فاسد است
آخر این قالی که میبافی جوالی میکند
درس دانش ختم کن کایینهدار سیم و زر
زنگی مکروه را ملا جمالی میکند
سر به زانوییم اما جمله بیرون دریم
حلقه از خود هم همان سیر حوالی میکند
طاقتی کو تا کسی نازد به افسون تلاش
رنگها پرواز در افسردهبالی میکند
زندگی صید رم است آگاه باشید از نفس
گرد فرصت در نظر ناز غزالی میکند
غره نتوان زیست بر باد و بروت اعتبار
چینی فغفور را یک مو سفالی میکند
وهم چون شمعت گداز دل گوارا کرده است
آتش است آبی که در جامت زلالی میکند
از زبان حیرت دیدار کس آگاه نیست
عمرها شد چشم من فریاد حالی میکند
جز ندامت نیست دلاک کسلهای هوس
دست افسوسی که دارم سینهمالی میکند
گوشهٔ دیوار فقرم گرمی پهلو بس است
سایه، بر دوش و برم، کار نهالی میکند
چون چنار از بیبری هم کاش تا پیری رسم
چارهٔ من دود آه کهنهسالی میکند
شرم محروم است بیدل از حصول مدعا
بیشتر کار جهان بیانفعالی میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف وضعیت انسانها و زندگی میپردازد و به بیاعتدالی و ناپایداری موجود در روابط و وضعیتهای زندگی اشاره میکند. او میگوید که هرکسی به اینجا میرسد، دچار بینظمی میشود و در این میان، شمع و مستان هم به نوعی حالت سرخوشی و بیتوجهی را نشان میدهند. شاعر به هدر رفتن زمان و فرصتها میپردازد و انتقاداتی به دنیا و زاهدانی میکند که به ظواهر اهمیت میدهند. همچنین، اشاره به ناکامیهای انسانی و پشیمانی در زندگی وجود دارد و در نهایت تاکید میکند که زندگی همواره در حال تغییر و ناپایدار است و انسانها باید از نفس خود مراقبت کنند. به طور کلی، این شعر به همریختگی زندگی و دشواریهای آن میپردازد و بیانگر احساسات و تفکراتی عمیق درباره وجود و تلاشهای انسانی است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به اینجا میرسد، رفتار بیرویهای دارد. حتی شمع هم در مجالس خوشگذرانی، برای اینکه جلب توجه کند، از خود بینظمی نشان میدهد.
هوش مصنوعی: تا آسمان، نشانههایی از ساخت و ساز تو را به نمایش میگذارد، به طوری که قوس و گنبد این میخانه به شکلی زیبا با ساغر هلالی شکل میشود.
هوش مصنوعی: ای زاهد، اعتماد تو به ریشت چقدر اشتباه است! در نهایت، این بافتن فرش که مشغول آن هستی، به دست کسی دیگر میافتد.
هوش مصنوعی: تحصیلات و آگاهیهای خود را به پایان برسان، زیرا کسی که به دنیا و مال دنیا وابسته است، بهراستی از زشتیهای آن آگاه نمیشود و نمیتواند به درستی قضاوت کند.
هوش مصنوعی: ما درون خود احساس تنهایی و اندوه داریم، اما در دنیای بیرون در حال حرکت و ارتباط با دیگران هستیم. حتی در این حال، ما در چرخش و دایرهای از احساسات و افکار درون خود هستیم.
هوش مصنوعی: صبر و استقامت کجاست تا کسی بتواند به جادو و فریب تلاشهایش افتخار کند؟ رنگها در بالهای خستهاش پرواز میکنند.
هوش مصنوعی: زندگی همچون شکار است؛ بنابراین باید هوشیار باشید و از نفس حرکت در فرصتها غافل نشوید، زیرا همچون غزالی زیبا و نازک، فرصتها به ما نزدیک میشوند.
هوش مصنوعی: نمیتوان به طور مداوم بر باد و هوای ناپایدار زندگی کرد، زیرا هر اعتبار و شخصیتی که به نظر بزرگ میآید، میتواند به سادگی و با یک حادثه کوچک از بین برود.
هوش مصنوعی: وهم مانند شمعیست که در حال ذوب شدن است و دل را به گرما و لذت میآورد. آبی که در لیوان شما صاف و زلال به نظر میرسد، در واقع شعلهای از آتش پنهان را در خود دارد.
هوش مصنوعی: هیچکس از احساس شگفتی ناشی از دیدار دیگری خبر ندارد. سالهاست که چشمانم در حال فریاد زدن از احوالات درونیام هستند.
هوش مصنوعی: تنها چیزی که برایم باقی مانده، پشیمانی است، در حالی که با آرزوهای خستهکنندهام مواجه هستم. دستی که افکار و آرزوهایم را در خود میمالد، به نوعی حالت ناآرامی دارد.
هوش مصنوعی: در گوشهای از دنیای فقیرانهام، گرمای کناری برایم کافیست. سایهای بر دوش دارم و در دل خود، به پرورش و رشد امید میپردازم.
هوش مصنوعی: چون درخت چنار که از بیبرگی خود ناراحت است، من نیز در پیری به یاد روزهای سخت و سرشار از درد و اندوه میافتم و حسرتهایم را با آتش دلتنگی میسوزانم.
هوش مصنوعی: بیدل شرمنده است که به خواستهاش نمیرسد و بیشتر کارهای دنیا به بیحاصلی میانجامد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دور گردون با همه کس بدفعالی میکند
خاصه با ما قصدهای لاابالی میکند
نیست از ما منقطع اسباب ناکامی از آنک
جو رها چون دورها هم بر توالی میکند
دست او بالاست، بر وی هیچکس را دست نیست
[...]
گل به گلشن دعویی صاحب کمالی می کند
هر که زر دارد تمناهای عالی می کند
می توان گفتن درد خود به یاران قدیم
پیش میخواران دل خود شیشه خالی می کند
هر که می باشد حباب آسا به هستی اعتماد
[...]
هرکه در اظهار مطلب هرزهنالی میکند
گر همه کهسار باشد شیشه خالی میکند
بهر حاجت پیش هر کس رو نباید ساختن
خفت این تصویر را آخر زگالی میکند
منعم و تقلید درویشان، خدا شرمش دهاد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.