از قضا بر خوان ممسک گر کسی نان بشکند
تا قیامت منتش بیسنگ دندان بشکند
راحت اهل وفا خواهی مخواه آزار دل
تا مباد این شیشه بزم میپرستان بشکند
اینچنینکز عاجزی بیدست و پا افتادهایم
رنگهم از سعیما مشکلکه آسان بشکند
بحر لبریز سرشک از پیچوتاب موج ها ست
آبمیگردد در آنچشمیکه مژگان بشکند
زبر چرخ آرامها یکسرکمینگاه رم است
گرد ما آن به که بیرون زین بیابان بشکند
ساغر قربانیان از گردش افتادهست، کاش
دور مژگانی خمار چشم حیران بشکند
وحشتی دارم درین گلشن که چون اوراق گل
رنگ اگر درگردشآرم طرف دامان بشکند
یک تامل گر شود صرف خیال نیستی
ای بسا گردن که از بار گریبان بشکند
عجز بنیادی، بر اسباب تجمل ناز چند
رنگ میباید کلاه ناتوانان بشکند
درگلستانیکه نالد بیدل از شوق رخت
آه بلبل خار در چشم بهاران بشکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چند حرف بوسه او بر لب جان بشکند؟
چند جامم در کنار آب حیوان بشکند؟
از شکست دل نشد کم هیچ شور گریه ام
کی به یک کشتی شکستن خشم طوفان بشکند؟
ابر چشمم چون به عزم گریه دامان بشکند
خنده در زیر لب گل های خندان بشکند
خانه زاد عشقم، از آشوب دورانم چه باک
موج را کشتی کی از آسیب طوفان بشکند
عشق تأثیری ندارد در تو ای راحت پرست
[...]
هر کجا سعی جنون بر عزم جولان بشکند
کوه تا دشت از هجوم ناله دامان بشکند
دل به خون میغلتد از یاد تبسّمهای یار
همچو آن زخمی که بر رویش نمکدان بشکند
میدمد از ابرویش چینی که عرض شوخیش
[...]
آنکه با اهل وفا نابسته پیمان بشکند
عهد را مشکل ببندد، لیک آسان بشکند
آنکه بر زنداننشین مصر، بندد روز در
شب به حکم عشق آید، قفل زندان بشکند
میکشند از سینهام تیر تو را یاران و، دل
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.