اینقدر اشک به دیدارکه حیران گل کرد
که هزار آینهام بر سر مژگان گل کرد
عالمی را ز دل خسته به شور آوردم
نالهای داشتم آخر به نیستان گل کرد
نیست جز برگ گل آیینهٔ کیفیت رنگ
خون من خواهد از آنگوشهٔ دامانگل کرد
گر چنین میکندم طرز نگاه تو هلاک
سبزه خواهد ز مزارم همه مژگانگلکرد
ریشهٔ باغ حیا غنچه بهار است امروز
زان تبسمکه لبتکاشت نمکدانگلکرد
نتون داغ تو پوشید به خاکستر ما
کچهٔ فاخته خواهد ز گریبان گل کرد
پرتوشمع فراهم نشود جزبه فنا
رنگ جمعیت ما سخت پریشان گل کرد
حیرتمگشثکه دیروز به صحرای عدم
خاک بودم نفس از من به چه عنوان گل کرد
سعی اشکیم، دویدن چه خیال است اینجا
لغزشی بود ز ما آبله پایان گل کرد
غیر وحشتگلی از وضع سحر نتوان چید
هر که بویی ز نفس یافت پرافشان گل کرد
اول و آخر هر جلوه تماشا دارد
نقش پا گل کن اگر آینه نتوان گل کرد
بیدل از منت دامان کشی تر نشدیم
شمع ما را نفس سوخته آسان گل کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با زبانی شاعرانه به توصیف احساسات عمیق و غم درونی سر میزند. شاعر از اشکها و غم ناشی از عشق و زیباییهای گلها صحبت میکند. او بیان میکند که اشکهایش به حدی زیاد شده که گلها را حیران و شگفتزده کردهاند. شاعر به عالم خود اشاره میکند که با نالههایش شور و هیجان به دل خسته وارد کرده است.
در ادامه، او به زیبایی طبیعت و تأثیر عشقش بر آن میپردازد و میگوید که رنگ و بوی عشقش همچون گلهاست. همچنین، شاعر به مفهوم مرگ و فنا اشاره میکند و میگوید که حتی در دل مرگ و خاکستر عشقش ادامه خواهد داشت. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که در هر جلوهای از زیبایی و تماشا، عشق و وجودش مشهود است و عشق، حتی در غم و غمانگیزیها، زیبایی خاص خود را دارد.
هوش مصنوعی: به اندازهای از دیدار معشوق اشک ریختم که چشمانم همچون گلی پر از زواید و زیبایی شده است و انگار هزار آینه بر سر مژگانم نشستهاند.
هوش مصنوعی: من دلbroken و خسته را با نالهای به شوق آوردم و در نهایت، آن ناله به مانند گلی در باغ نی شکل گرفت.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی جز برگ گل وجود ندارد که نشاندهنده کیفیت رنگ خون من باشد و از آن سو، خواستهام آن را به دامان گل بچسبانم.
هوش مصنوعی: اگر من هم به شیوهٔ نگاه تو بیفتم، سبزهای که بر سر مزارم است بینهایت پژمرده خواهد شد و تمام اشکهایم مانند گل خواهد شد.
هوش مصنوعی: باغ حیا که ریشهاش به بهار برمیگردد، امروز به خاطر لبخند تو که مثل نمکدان گل مینماید، شکوفا شده است.
هوش مصنوعی: این بیت به احساسات عمیق و غمانگیز اشاره دارد. تصویرگر این است که عشق یا احساسات قوی، گاهی اوقات به شکل غم و سوختن در درون انسان بروز میکند. در اینجا، عامل داغی که نماد عاطفه و عشق است، به گونهای به روح آدمی آسیب میزند و در نهایت به اوج رنج و اندوه منجر میشود. در عین حال، مانند فاختهای که در وقت مناسب از دل گل بیرون میآید، یک نوید و امید به زندگی نیز در این وضعیت وجود دارد. زندگی با تمام دردها و رنجها باز هم زیباییهایی دارد که باید به آنها توجه کرد.
هوش مصنوعی: نور شمع تنها با نابودیاش به وجود میآید و جمعیت ما به شدت درهم برهم و آشفته شده است.
هوش مصنوعی: من دیروز در وضعیت عدم و بیوجودی بودم، اما امروز به طرز شگفتانگیزی نفس من باعث ظهور و شکوفاییام شده است.
هوش مصنوعی: ما در تلاشیم و اشک میریزیم، اما اینجا دویدن چه فایدهای دارد؟ اینجا فقط یک لغزش از ما بود که در نهایت باعث شد گل به بار بنشیند.
هوش مصنوعی: جز از زیبایی سحرآمیز آن گل نمیتوان چیزی برداشت کرد. هر کسی که بویی از نفس آن بگیرد، به شگفتی و زیبایی آن پی خواهد برد و در مییابد که چگونه باید به تماشای گل پرداخت.
هوش مصنوعی: هر نمایشی در ابتدا و انتها نشانهای از زیبایی دارد؛ اگر آینه نتواند گل بسازد، تو میتوانی با نقش پای خود گلها را خلق کنی.
هوش مصنوعی: بیدل، ما از لطف تو دلتنگ نشدیم؛ گرچه شمع وجود ما با نفسهای سوختهاش، به راحتی گلی زیبا شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.