گرت اندر صفت جن و ملک هیچ شک است
بین به نادان و خردمند که جن و ملک است
مردم نادان بر خاک بماند چون دیو
وآن که آموخت خرد همچو ملک بر فلک است
از پی مردم عالم همه جا عائلههاست
مردم جاهل در عائلهٔ خویش تک است
باغ دانایی باغی است که فردوس آنجاست
چاه نادانی چاهی است که قعرش درک است
ملکها را همه از پی درک و مدعی است
ملک دانایی بیمدعی و بیدرک است
درد بیعلمی دردی است که درمانش نیست
شاخنادانی شاخیاست که بارشخسک است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تفاوتهای اساسی بین انسانهای با دانش و نادانان اشاره میکند. او میگوید که نادانان مانند دیوها به زمین محدود هستند، در حالی که دانایان مانند فرشتگان در آسمانها جای دارند. عالم پر از انسانهایی است که در پی دانش و خرد میباشند، در حالی که افراد نادان در محیط خانواده خود تنها به سر میبرند. او به باغ دانایی به عنوان یک بهشت اشاره میکند و چاه نادانی را به عنوان محیطی بیعمق که به درد کسی نمیخورد، بیان میکند. در نهایت، از درد ناشی از جهل صحبت میکند و به تنهایی و بار نادانی اشاره میکند که مانند شاخهای بدون میوه است.
هوش مصنوعی: اگر در ویژگیهای جن و فرشته هیچ تردیدی وجود نداشته باشد، در برابر نادان و خردمند هم همینطور است که میتوان به روشنی گفت جن و فرشته کداماند.
هوش مصنوعی: مردم نادان در زمین میمانند و مانند دیوان به سر میبرند، اما کسی که دانش و خرد را آموخته، به بلندی و مرتبهای همچون ملکه در آسمانها قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: در میان مردم دنیا، خانوادهها و وابستگیها وجود دارد، اما افراد نادان در خانواده خود به تنهایی و بدون هماهنگی با دیگران زندگی میکنند.
هوش مصنوعی: باغ دانایی به مکانی اشاره دارد که بینهایت زیبایی و نعمت در آن وجود دارد و در واقع قله خوشبختی و آرامش است. اما از سوی دیگر، چاه نادانی نمادی از اوضاع نامساعد و تاریک است که هیچ دانشی در آن وجود ندارد و درک و فهم در آن به بنبست میرسد.
هوش مصنوعی: همه پادشاهان به دنبال فهم و ادعای حکمت هستند، اما در این میان، پادشاهی دانا وجود دارد که نه تنها ادعایی ندارد بلکه از درک عمیقتری برخوردار است.
هوش مصنوعی: نادانی و بیخبری درد بزرگی است که هیچ راه درمانی برایش وجود ندارد. نادانی مانند درختی است که میوهاش بیارزش و کمخود است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای پری وش نمک حسن تو رشک ملک است
حسن لیلی صفتان چاشنیی زین نمک است
دهنت نیست یقین، در شکم از وی میان
گر گمانی است درین است در آن خود چه شک است
چون بپوشم غم خود راز تو کان غمزه شوخ
[...]
طرفه عهدیست که هرگوشه کنی روی فراز
هرکه دزدی نکند همسر خار و خشک است
نه ادارات مبراست نه محراب نماز
انتخابات شد و اول دوز و کلک است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.