زینت مرد به عقل است و هنر
نی به پوشاک وجلال و فرّهی
دیدهام دانشورانی با خرد
در لباس ژنده چون عبد رهی
نیز دیدم سفلگانی بی کمال
کرده بر تن جامهٔ شاهنشهی
پوشش عالی نشان عقل نیست
فرق باشد از ورم تا فربهی
بیبها باشد لباسی کاندر او
نیست غیر از احمقی و ابلهی
کیسهٔ کرباس باشد پر بها
چون در او ریزند زرّ دهدهی
جاهل اندر جامهٔ فاخر بود
کیسهٔ ابریشمین، اما تهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت عقل و هنر در انسانها میپردازد و میگوید که زینت واقعی مرد به خرد و دانش اوست، نه به لباس یا ظاهری که دارد. شاعر میبیند که برخی دانشمندان در لباسهای ساده و ژنده ظاهر میشوند، در حالی که افرادی بیکمال و جاهل با لباسهای تجملاتی به چشم میآیند. او تأکید میکند که پوشش خوب نمیتواند نشاندهندهٔ عقل و شخصیت واقعی فرد باشد و ثروت ظاهری بیمحتواست. در نهایت، اشاره میکند که ارزش واقعی در درون انسانهاست، نه در لباس و ظواهر.
هوش مصنوعی: زیبایی و ارزشمندی یک مرد به هوش و هنر اوست، نه به لباس یا زیبایی ظاهری.
هوش مصنوعی: من افرادی با دانش و عقل را دیدهام که در لباسهای پاره و کهنه به سر میبرند، مانند بردهای که در حال حرکت است.
هوش مصنوعی: در دیدارهای خود افرادی بیلیاقت را دیدم که لباسهای شاهانه بر تن دارند.
هوش مصنوعی: پوشاندن خود به زیورآلات و لباسهای شیک همیشه نشانهی هوش و عقل نیست و باید تفاوتی قائل شد میان ظاهر زیبایی که ممکن است به دلایل غیر منطقی باشد و قدرت واقعی یا درک عمیق.
هوش مصنوعی: لباسی که فقط حماقت و نادانی در آن وجود داشته باشد، ارزشی ندارد.
هوش مصنوعی: کیسهای از کرباس هرچند ساده و بیارزش به نظر میرسد، اما وقتی در آن طلا بریزند، ارزشمند میشود.
هوش مصنوعی: انسان نادان ممکن است در لباس زیبا و گرانبهایی به نظر برسد، اما درون او خالی و بدون ارزش است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خم و خنبه پر ز انده، دل تهی
زعفران و نرگس و بید و بهی
اندر آمد نوبهاری چون مهی
چون بهشت عدن شد هر مهمهی
بر سر هر نرگسی ماهی تمام
شش ستاره بر کنار هر مهی
یا چو سیم اندوده شش ماه بدیع
[...]
آفتاب رویت ای سرو سهی
بر همه میتابد الا بر رهی
نی خطا گفتم که میتابد بسی
بر من و من مینبینم ز ابلهی
گرچه عالم پر جمال یوسف است
[...]
خوش بود گر کاهلی یک سو نهی
وز همه یاران تو زوتر برجهی
هست سرتیزی شعار شیر نر
هست دم داری در این ره روبهی
برفروز آتش زنه در دست توست
[...]
این همه بگذار اگر بیرون جهی
از عذاب کیک باری وارهی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.