گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار

خواجه برفت و خفت به خاک وتو ز ابلهی

در ماتمش به ناله و آه اندری هنوز

بزدود خاک تیره از او آب و رنگ و تو

در جامه کبود و سیاه اندری هنوز

مگری برآن که رخت به منزل کشید و رفت

بر خویشتن گری که به راه اندری هنوز

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
شمارهٔ ۱۰۴ - حکمت به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم