چار تن در یک زمان جستند در دوران سری
پنج نوبت کوفتند از فر شعر و شاعری
جاه و آب رودکی شد تازه زین چار اوستاد
فرخی و عسجدی و زینتی و عنصری
درگه محمود شد زین چار شاعر پرفروغ
همچنان کز هفت اختر، گنبد نیلوفری
زر فرستادند بهر شاعران بر پشت پیل
اینت خوش بازارگانی، آنت والا مشتری
بود کار شاعران در حضرت غزنی به کام
زان کجا محمود را بُد شیوه شاعرپروری
بهر خدمت هریکی نیکو غلامان داشتند
با کمرهای مرصع با قباهای زری
ایستانیده به درگه مرکبان راهوار
گسترانیده به مجلس فرشهای عبقری
در حضر همراز خسرو، در سفر همراه شاه
شوق خدمت در سر و در دست زر ششسری
چرخ بر این چار تن بگماشت چشم عاطفت
دهر بر این چار پور افکند مهر مادری
با چنان حشمت که بودند آن اساتید بزرگ
مال و نعمت در کنار و فضل و حکمت بر سری
بندگان بودند و شاگردان برِ استاد طوس
زانکه بودش بر سخنسنجان دوران سروری
من عجب دارم از آن مردم که همپهلو نهند
در سخن فردوسی فرزانه را با انوری
انوری هرچند باشد اوستادی بیبدیل
کی زند با اوستاد طوس، لاف همسری؟
سحر هرچندان قوی، عاجز شود با معجزه
چون کند با دست موسی سحرهای سامری
شاهنامه هست بیاغراق قرآن عجم
رتبهٔ دانای طوسی، رتبهٔ پیغمبری
شاعری را شعر سهل و شاعری را شعر صعب
شاعری را شعر سخته شاعری را سرسری
آن یکی پند و نصایح آن یکی عشق و مدیح
آن یکی زهد و شریعت آن یکی صوفیگری
بهترین شعری ازین اقسام در شهنامه است
از مدیح و وصف و عشق و پند، چون خوش بنگری
در مقام چارهسازی، چون پزشکی چربدست
در مقام کینهتوزی، چون پلنگ بربری
چون دم از تقدیر و از توحید یزدانی زند
روح را هر نغمهاش سازد یکی خنیاگری
داستانها بسته چون زنجیر پولادین به هم
کاندر آنها لفظ با معنا نماید همبری
باغبانوش از بر هر داستانی نو به نو
بسته از اندرز خوش یک دسته گلبرگ طری
چند روح اندر یکی شاعر به میراث اوفتاد
فیلسوفی، پادشاهی، گربزی، کندآوری
زین طباع مختلف سر زد صفات مختلف
وان صفتها شعر شد وآن شعرها شد دفتری
شعر شاعر نغمهٔ آزاد روح شاعر است
کی توان این نغمه را بنهفت با افسونگری
فیالمثل گر شاعری مهتر نباشد در منش
هرگز از اشعار او ناید نشان مهتری
ور نباشد شاعری اندر منش والاگهر
نشنوی از شعرهایش بوی والاگوهری
هر کلامی بازگوید فطرت گوینده را
شعر زاهد زهد گوید، شعر کافر کافری
ترجمان مخبر والای فردوسی بود
هرچه در شهنامه است آثار والا مخبری
گفت پیغمبر که دارند اهل فردوس برین
بر زبان لفظ دری، جای زبان مادری
نی عجب گر خازن فردوس فردوسی بود
کو بود بیشبهه ربالنوع گفتار دری
عیب بر شهنامه و گویندهاش هرگز نکرد
جز کسی کش نیست عقل از وصمت نقصان بری
گر نه با افسار قانونشان بپیچانند پوز
از بر بستان دانش پشک ریزند از خری
کس بدیشان نگرود گرچه زن و فرزندشان
لاجرم خصم بزرگانند و خصمی مفتری
هرکسی مشهور شد این قوم بدخواه وبند
زانکه بوم شوم باشد دشمن کبک دری
این ددان با سعدی و حافظ همیدون دشمنند
کز چه رو معبود خلقند آن بتان آذری
*
*
مدح فردوسی شنیدم از شعاعالملک و گشت
طبع من از خواندن شعرش بدین گفتن جری
شطری اندر شعر گفت از سال و ماه اوستاد
اینک این تاریخ نیک آید چو نیکو بشمری
سیصد و سی یا به سالی کمتر از مادر بزاد
هم به شصت و پنج کرد آغاز دستانگستری
در اوان چارصد شد اسپری شهنامهاش
یازده سال دگر شد عمر شاعر اسپری
برد سی و پنج سال اندر کتاب خویش رنج
ماند با رنجی چنان، گنجی بدین پهناوری
زر به کف ناورد، زیرا کارفرمایان بدند
بسته همچون سکه، دل بر نقش زر جعفری
جود محمودی در آغاز جهانگیریش بود
چون فزون شد گنج، رادی رفت و آمد معسری
زنده شد ایران ازین شهنامه گرچه شاعرش
خون دل خورد و ندید از بخت الا مدبری
تا به عهد پهلوی شاهنشه والاگهر
شد هزارهٔ او در انگشت جهان انگشتری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر به ستایش چهار شاعر بزرگ ایرانی یعنی رودکی، فرخی، عسجدی و عنصری پرداخته شده است. این شاعران در دربار محمود غزنوی حضور داشتند و به خاطر آثار خود، خوشنامی و اعتبار بالایی یافتند. شاعر به مدح فردوسی نیز میپردازد و او را در مرتبهای والا معرفی میکند، به گونهای که شعر او را با قرآن مقایسه میکند. همچنین به تفاوتهای شعر شاعران مختلف اشاره میکند و ویژگیهای خاص هر یک را بیان میکند.
نویسنده به تاریخ زندگی فردوسی اشاره کرده و زحمتهای او در سرایش شاهنامه را با مدت زمان و شرایط دشوار آن زمان تشریح میکند. در نهایت، او به این نکته میپردازد که فردوسی با آثارش به زنده کردن ایران کمک کرده و نام او تا ابد در تاریخ باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: چهار نفر در یک زمان به دنبال یک حقیقت بودند و در مدت پنج نوبت به شعر و شاعری پرداخته و نکات جالبی را مطرح کردند.
هوش مصنوعی: رودکی به خاطر وجود استادانی چون فرخی، عسجدی، زینتی و عنصری، به شهرت و نامآوری دست یافته است.
هوش مصنوعی: درگاه محمود به خاطر این شاعر برجسته به مکانی باعظمت تبدیل شده است، مانند اینکه از هفت ستاره آسمان، گنبدی نیلوفری شکل گرفته باشد.
هوش مصنوعی: برای شاعران طلا فرستادند، مانند بازاری پررونق که بر روی فیل مینشیند. تو مشتری بزرگ و ارجمندی هستی.
هوش مصنوعی: شاعرانی که در دربار غزنی فعالیت میکردند، کارشان این بود که به خوبی از محمود حمایت کنند و او را در شاعری و ادب پرورش دهند.
هوش مصنوعی: برای خدمت به هر کس، نوکران خوبی داشتند که با کمربندهای زیبا و لباسهای زرین میآمدند.
هوش مصنوعی: کنار درگاه دربار، مرکبهایی آماده و ردیف شدهاند و در مجلس، فرشهای زیبا و نفیس گسترده شده است.
هوش مصنوعی: در هنگام زندگی در کنار خسرو، و در سفر با شاه، اشتیاق خدمت به او در ذهنم است و در دستانم زر و زیورهایی همچون ششسری دارم.
هوش مصنوعی: سرنوشت چهار نفر را به گردش درآورده و عشق و محبت دنیای مادری به این چهار نفر الهام کرده است.
هوش مصنوعی: اساتید بزرگ با شأن و جایگاه ویژهای که داشتند، در کنار ثروت و نعمت، دانش و حکمت هم بر سرشان بود.
هوش مصنوعی: بندگان و شاگردان در کنار استاد طوس بودند، زیرا او در میان سخنسنجان زمان، مقام والایی داشت.
هوش مصنوعی: من تعجب میکنم از کسانی که سخنان فردوسی حکیم را با شعر انوری مقایسه میکنند و در کنار هم قرار میدهند.
هوش مصنوعی: هرچند انوری استاد بینظیری است، اما چه کسی میتواند خود را همتراز با استاد طوس، فردوسی، بداند و درباره او بزرگنمایی کند؟
هوش مصنوعی: اگرچه سحر و جادو قوی و تاثیرگذار باشد، اما وقتی معجزهای چون عصای موسی وارد عمل میشود، آن سحرها ناتوان و بیاثر میشوند.
هوش مصنوعی: شاهنامه، کتابی گرانقدر و ارزنده است که میتوان آن را معادل قرآن برای زبان و ادبیات ایرانیان دانست. مقام فردوسی، شاعر آن، به مانند مقام پیامبران در دانش و بینش ارزشمند است.
هوش مصنوعی: برخی از شاعران شعر ساده و روان مینویسند، در حالی که دیگران شعرهای دشوار و پیچیده دارند. برخی شعرا هم کارهای سنگین و عمیق ارائه میدهند و بعضی دیگر به سرعت و بدون دقت به سراغ نوشتن میروند.
هوش مصنوعی: یک نفر نصیحت و حکمت میدهد، فرد دیگری عاشقانه سخن میگوید. یکی به رعایت دین و اصول مذهبی توجه دارد و دیگری به مسایل عرفانی و روحانی میپردازد.
هوش مصنوعی: بهترین شعرها در این دسته در "شهنامه" وجود دارد که درباره مدح، توصیف، عشق و اندرز گفته شدهاند، اگر به خوبی به آنها توجه کنی.
هوش مصنوعی: در هنگام حل مشکل، مانند پزشکی ماهر عمل کن و در زمان ایجاد کینه و دشمنی، مانند پلنگی خشمگین و وحشی رفتار کن.
هوش مصنوعی: وقتی که درباره سرنوشت و یکتایی خدا سخن میگوید، روح هر نغمهای را به مانند یک خواننده زیبا و دلنشین اجرا میکند.
هوش مصنوعی: داستانها به هم متصل و محکم هستند، مانند زنجیرهای فولادی. در این داستانها، واژهها به شکلی درمیآیند که معنای عمیق و متنوعی را به همراه دارند.
هوش مصنوعی: باغبان با مهارت و هنر خاص خود، هر بار داستانی جدید و تازه خلق میکند و با نصیحتهای خوب، دستهای از گلبرگهای تازه را میچیند.
هوش مصنوعی: چند روح در یک نفر شاعر وجود دارد؛ او به تنها موروثی که از فیلسوفان، پادشاهان و گربهها به ارث برده، دست یافته است.
هوش مصنوعی: از ویژگیهای گوناگون انسانها صفات مختلفی بوجود آمده است. این صفات به شعر تبدیل شدند و این شعرها در نهایت به یک دفتر تبدیل شدند.
هوش مصنوعی: شعر شاعر به مانند صدایی است که روح او را آزاد میکند، چه کسی میتواند این صدا را با جادو و فریب پنهان کند؟
هوش مصنوعی: اگر شاعری بزرگ و برجسته نباشد، هیچگاه از شعرهای او نشانی از بزرگمنشی و برتری پیدا نخواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر شاعری در ذات و شخصیتش فضیلت و بزرگی وجود نداشته باشد، هرگز نمیتوانی از شعرهای او بوی فضیلت و عظمت را حس کنی.
هوش مصنوعی: هر کلامی که از دهان انسان بیرون میآید، نشاندهندهٔ ذات و شخصیت اوست. شعر یک زاهد، نمایانگر زهد و پارسایی اوست، در حالی که شعر یک کافر، بیانگر عقاید و ویژگیهای بیخدایی اوست.
هوش مصنوعی: هرچه در شاهنامه فردوسی وجود دارد، بازگوکنندهٔ پیامها و معانی بلند آن است و او را به عنوان یک گزارشگر بزرگ و برجسته معرفی میکند.
هوش مصنوعی: پیامبر فرمودند که در بهشت، اهل آنجا با زبان فارسی صحبت میکنند و برای زبان مادری و اصالت هر فرد ارزش قائل هستند.
هوش مصنوعی: خالی از لطف نیست اگر بگوییم که خازن بهشت، شاعر بزرگ ایرانی فردوسی است، زیرا او به طور بینظیری در هنر گفتار و بیان مهارت دارد.
هوش مصنوعی: نقد و عیبی بر داستانهای شاهان و راوی آنها نخواهد بود، جز از کسی که خود از درک و فهم مناسبی برخوردار نیست و نمیتواند به خوبی سخن بگوید.
هوش مصنوعی: اگر اجازه ندهند که با قوانینی که وضع کردهاند، از مسیر خود خارج شویم، در این صورت، هیچ دانشی به ما نخواهد آموخت و ما فقط به مانند خری خواهیم بود که فقط به سختی و فشار میتواند پیش برود.
هوش مصنوعی: هر کسی به آنها توجه نمیکند، هرچند که زن و بچههایشان ناگزیر دشمن بزرگان هستند و دشمنانی خائن به شمار میآیند.
هوش مصنوعی: هر کس که به شهرت و معروفیت برسد، گروهی هستند که در دل به او حسادت میورزند و به او آسیب میزنند. این نشان میدهد که اگر کسی به مقام یا موفقیتی دست یابد، ممکن است دشمنان و حسودانی پیدا کند که از دیدن موفقیت او خوشحال نیستند.
هوش مصنوعی: این افراد شرور با سعدی و حافظ دشمنی میکنند، به این خاطر که آن بتهای آذری، معبود و پرستشگاه مردم هستند.
هوش مصنوعی: مدح فردوسی را از شعاعالملک شنیدم و خواندن شعرش باعث شد که ذوق و لطافت حس من برانگیخته شود و به این شکل بیان کنم.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت میگوید که شطری (شاعر) درباره سال و ماه صحبت کرده است و اکنون زمانی فرا رسیده که این تاریخ به خوبی میتواند مورد توجه و بررسی قرار گیرد، اگر به دقت محاسبه شود.
هوش مصنوعی: در اینجا به سالی اشاره شده که شخصی در آن متولد شده و داستانهای او از شصت و پنج سالگی آغاز میشود. این موضوع نشاندهندهی آغاز دورهای مهم و تاثیرگذار در زندگی اوست.
هوش مصنوعی: در زمان چهارصد سال، داستانهای او به نام «شهنامه» نوشته شد و شاعر نیز یازده سال دیگر عمر کرد.
هوش مصنوعی: او سی و پنج سال در نوشتن کتاب خود زحمت کشید و با این تلاش، دستاوردی به این وسعت و ارزشمند بهدست آورد.
هوش مصنوعی: کسی که ثروت به دست نمیآورد، به این دلیل است که کارفرمایان خوبی نیستند و انسانها مانند سکه در دست دیگران هستند؛ در حالی که دلشان به تصویر و زیبایی زر نقرهای چشم دوخته است.
هوش مصنوعی: محبت و generosity محمود در شروع دوران حکومتش به وضوح قابل مشاهده بود، اما با افزایش ثروت و داراییهای او، دیگر توجهی به نیازمندان نداشت و از کمک به افراد بیبضاعت غافل شد.
هوش مصنوعی: ایران با این داستان پرحماسه، دوباره جان گرفت، هرچند که شاعر آن برای سرودن این اثر، زجر و رنج بسیاری را متحمل شد و در نهایت نتوانست از سرنوشت خوب و خوشی بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: در زمان سلطنت شاه پهلوی، او چنان محبوب و ارزشمند شد که مانند یک انگشتری در دست جهانیان تجلی یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
# «عَسجَدی» به اشتباه «عَسجُدی» خوانده شده است.
# «اینْت» به اشتباه «اینَت» و «آنْت» به اشتباه «آنَت» خوانده شده است.
ای جهان را دیدن تو فال مشتری
کیست آن کو نیست فال مشتری را مشتری
گر ز عنبر بر سمن عمدا تو افکندی زره
آن زره که کاشته است از غالیه بر ششتری
آهوی بزمی تو با کبر پلنگانت چکار
[...]
ای شکسته تیره شب بر روی ، روشن مشتری
تیره شب بر روی روشن مشتری در ششتری
از شکر بر نقره داری دانۀ یاقوت سرخ
وز شبه بر عاج داری حلقۀ انگشتری
زلف مشکین تو پنداری که آزر بر نگاشت
[...]
ای شکنج زلف جانان بر پرند ششتری
سایبان آفتابی یا نقاب مشتری
توده توده مشک داری ریخته بر پرنیان
حلقه حلقه زلف داری بافته بر ششتری
گاه بر گلنار تازه شاخهای سنبلی
[...]
ای به رخسار و به عارض آفتاب و مشتری
آفتاب و مشتری را من به جانم مشتری
داری از سنبل نهاده سلسله بر آفتاب
داری از عنبر کشیده دایره بر مشتری
از سر زلف سیه با حلقههای سنبلی
[...]
ای پدیدار آمده همچون پری با دلبری
هر که دید او مر ترا با طبع شد از دل بری
آفتاب معنی از سایت بر آید در جهان
زان که از هر معنیی چون آفتاب خاوری
زهره مزهر بر تو سازد کز عطارد حاصلی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.