آوردهاند که پادشاهى در ملک روم بود و غلامى داشت بسیار زیرک و دانا، آن پادشاه روزى خواست که آن غلام را سرمایهاى داده بجانب هندوستان روانه نماید تا جهت او متاعى چند خریدارى کند. پس وزیر را طلبید و گفت: مبلغ دوازده هزار زر تحویل این غلام کن و در دفتر ثبت نماى تا رفته قدرى اقمشهى هندى خرید نماید و بیاورد، چون وزیر حسب الامر پادشاه زر را تحویل غلام نمود، در دفتر باین مضمون ثبت نمود: از سر کار پادشاه سفیه و نادان مبلغ دوازده هزار زر تحویل فلان غلام دانشمند گردید و بفلان تاریخ روانهى هند گشت که بجهت سر کار متاع خریدارى نماید. روز دیگر قبض تحویل را با دفتر برداشته نزد پادشاه برد که تا پادشاه قبض را ببیند و برات بدهد، چون قبض و ثبت بنظر پادشاه رسید پادشاه ملاحظه نمود و در حال وزیر را طلبید و گفت: اى وزیر! از من چه سفاهت و بیعقلى بتو ظاهر شده که مرا در دفتر سفیه و نادان نوشتهیى؟!. وزیر گفت: اى پادشاه! غلام هندى و زر خرید را که دوازده هزار زر بدهى و روانهى هند نمائى، سفاهت از این بیشتر میشود؟. پادشاه گفت: بچه دلیل؟. وزیر گفت: بدلیل آنکه غلام سیاه هندى زر خرید که باین سرمایهى بزرگ معاودت بهند نماید، بچه عقل دیگر بار بازگشت باینجا خواهد نمود که محکوم بحکم و بندهى فرمان شما باشد البته عیب میداند و نقص عقل شمرد که برگردد زیرا که بدون تعب و رنج این سرمایه را مالک شده و مىتواند در مملکت خود باین مبلغ فرما نفرما باشد و در نهایت خوشوقتى گذران نماید. پادشاه گفت: گمان نمیرود. لابد خواهد آمد. وزیر گفت: اگر معاودت نمود و باز آمد باید آنچه را نسبت بپادشاه ثبت شده حک نمود و بجاى آن غلام را سفیه نوشت!. خلاصه آنچه وزیر گفت پادشاه نشنید و غلام را روانه ساخت و غلام چون بوطن خود رسید همانجا ساکن و مقیم گردید و بعیش و عشرت مشغول گشت و بازگشت ننمود. چون خبر بپادشاه رسید وزیر را طلبید و بسیار تحسین بر رأى و دانش او نمود و بخلع فاخره مخلع گردانید و او را ملقب بنیکو رأى نموده صاحب الفکر خطاب فرمود. اى موش! در خاطر دارى که میگفتى اگر گرسنهیى خود را بکو کنار خانه برسان شاید که کو کنارى دریابى و لقمهیى بربائى؟، حال دردسر بیش از این مایهى سفاهت و نادانى باشد، پس اگر من بعد از این با تو مهربانى کنم البته نادان و سفیه باشم. گربه این را گفت و ناگاه موش را بکشت و بخورد و روانهى منزل خود گردید.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در داستان، پادشاهی در روم غلامی زیرک و دانا دارد. روزی پادشاه تصمیم میگیرد به غلام دوازده هزار زر بدهد تا به هند برود و متاعی خریداری کند. وزیر به پادشاه هشدار میدهد که این کار نادانی است، زیرا غلام ممکن است در هند بماند و برنگردد، اما پادشاه به حرف وزیر گوش نمیدهد و غلام را به سفر میفرستد.
غلام پس از رسیدن به هند، در آنجا ساکن میشود و به خوشگذرانی مشغول میگردد. وقتی پادشاه از این موضوع باخبر میشود، وزیر را تحسین کرده و به او القابی میدهد، در حالی که پادشاه به عاقبت نادانی خود پی میبرد. داستان، به نوعی به قضاوتهای نابهجا و عواقب آنها اشاره دارد و نشان میدهد که چگونه گاهی انسانها به دلیل طمع یا نادانی، فرصتهای بهتری را از دست میدهند و مشکلاتی برای خود ایجاد میکنند.
هوش مصنوعی: روزی پادشاهی در سرزمین روم بود که غلامی زیرک و دانا داشت. پادشاه تصمیم گرفت به آن غلام دوازده هزار زرو به عنوان سرمایه بدهد تا به هندوستان برود و کالاهایی بخرد. او وزیرش را احضار کرد و دستور داد که آن مبلغ را به غلام دهد و در دفتر ثبت کند. وزیر طبق دستور پادشاه، دوازده هزار زر را به غلام داد و در دفتر نوشت که این مبلغ به غلام دانشمند داده شده است تا برای پادشاه کالا بخرد. روزی بعد، وزیر قبض و ثبت را به پادشاه نشان داد تا پادشاه آن را تأیید کند. اما پادشاه وقتی نوشتۀ وزیر را دید، از او پرسید چرا او را «سفی و نادان» توصیف کرده است. وزیر توضیح داد که دادن این مبلغ به غلامی که برده است، نشانهای از نادانی پادشاه است، زیرا آن غلام با این سرمایه میتواند در وطن خود به خوبی زندگی کند و دیگر به سوی پادشاه برنگردد. پادشاه به وزیر اعتماد نکرد و غلام را به هندوستان فرستاد. اما پس از مدتی، خبر رسید که غلام در هندوستان مانده و بازنگشته است. پادشاه پس از این واقعه، به وزیرش احترام گذاشت و به او لقب «نیکو رأی» داد. او به وزیر گفت که اگر پس از این با او مهربانی کند، خود نادان و احمق خواهد بود. سپس گربهای که این گفتگو را شنیده بود، موش را گرفت و خورد و به سمت خانهاش رفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.