سرت مینام از باد بهاران
به بیدآباد رو از باغ کاران
در آن مشکوی مشکین شو خرامان
معطر ساز آنجا جیب و دامان
که آن گلزار، خاکش عنبرین است؛
گلستان ارم، خلد برین است
ازین گلشن، بآن گلشن چو رفتی؛
بآن نزهتگه روشن چو رفتی
گل و سروی، اگر بینی قبا پوش؛
مکن از حال زار من فراموش
پیام بلبل خونین جگر گوی
حدیث قمری بی بال و پر گوی
که ای فرخ رخ فرخنه پیغام
ندانی آن گل و آن سرو را نام؟!
همان آرام قلب و نور عین است
که اخلاقش حسن، نامش حسین است
منم آن بلبل و آن قمری زار
که در دل داغ دارم، در جگر خار
پس از عرض سلام بی نهایت
بگو از من بآیین حکایت
بآن دستور عهد و آصف عصر
که ای برتر ز قصر قیصرت قصر
نباشد ای ز آصف در کرم پیش
ز دریای کفت، دریا کفی بیش!
که و مه، غرقه ی دریای جودت
بر اعیان جهان، لازم سجودت
فلک را، کار سال و مه ثنایت
ملک را، ورد روز و شب دعایت
دلت آیینه است، و سینه ات گنج؛
در آنجا خازن حکمت گهر سنج
گر اسکندر نه ای، آیینه داری!
ور افریدون نه ای، گنجینه داری!
ارسطو حکمتا، آصف نژادا؛
فلاطون فطرتا، لقمان نهادا!
طلب کردم کتابی از توزین پیش
طلب از خواجه نبود عیب درویش
کتابی مملو و مشحون تمامی
ز خط جامی و از شعر جامی
کتابی، چون کتاب آسمانی ؛
سطورش جوی آب زندگانی
سوادش، چون سواد چشم مخمور؛
بیاضش، چون بیاض سینه ی حور!
خطش، خط عذار ماهرویان؛
نقط، خال رخ مشکینه مویان!
ز لطفم، وعده روز عید دادی
در امید بر رویم گشادی
چو بلبل کو ز شوق گل شب و روز
سر آرد فصل دی، با آه جان سوز
کشیدم انتظار عید یک چند
که گردد نخل امیدم برومند!
کنون، عید است و آغاز بهار است؛
کرا دیگر مجال انتظار است؟!
بیا بنشین بعیش و شاد کامی
تو جام جم بکش، من جام جامی
بده دیوان جامی را و مگذار
بدیوان قیامت افتدم کار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر وصف زیباییهای بهار و گلزارهاست و شاعر از زیباییهای طبیعی و شادابی آنها سخن میگوید. او به بلبل و قمری اشاره میکند و حال زار خود را در عشق و دلتنگی بیان میکند. شاعر از کسی میخواهد که از او یاد کند و پیامی برای دیگران بفرستد. همچنین به علم و حکمت و کتب ارزشمند اشاره دارد و درخواست میکند که کتابی از دانشی به او تقدیم شود. در نهایت، شاعر به جشن و شادمانی بهاری دعوت میکند و از انتظار عید سخن میگوید. مضمون کلی شعر عشق، زیباییهای طبیعت و انتظار شادابی است.
هوش مصنوعی: نسیم بهاری سرت را نوازش میکند، به باغ بیدآباد برو و از زحمتکشان باغها دوری کن.
هوش مصنوعی: به آن جایی برو که با عطر مشک آکنده شده است و با ناز و ادبی خاص خود، آن مکان را معطر کن و لباس و دامن خود را پر از عطر کن.
هوش مصنوعی: محل زیبای آن گلزار دارای خاکی خوشبو و معطر است و باغ ارم همچون بهشتی زیبا و دلنشین به نظر میآید.
هوش مصنوعی: وقتی از این باغ خوشبو و زیبا به آن باغ دیگر رفتی، به آن مکان دلانگیز و روشن نیز رفتهای.
هوش مصنوعی: اگر گل و درخت سرو را ببینی که لباس زیبا بر تن دارند، فراموش نکن که حال من چه سوال است و در چه وضعیتی هستم.
هوش مصنوعی: بلبل زخمی و غمگین، پیامی را میرساند که از قناری بیپر و بال میگوید.
هوش مصنوعی: ای خوشچهره، آیا پیام آن گل و آن سرو را نمیدانی؟
هوش مصنوعی: او همانطور که آرامش قلب و نور چشم است، ویژگیهای نیکو دارد و نامش حسین است.
هوش مصنوعی: من همان بلبل و قمری غمگین هستم که در دلِ خود داغی بزرگ دارم و در وجودم خاری احساس میکنم.
هوش مصنوعی: بعد از اینکه سلامی گرم و بیپایان نثارت کردم، از من داستانی با شکوه و زیبا بگو.
هوش مصنوعی: به آن فرمان و پیمانی که به آصف داده شد، که ای کسی که از قصر قیصر نیز برتر هستی.
هوش مصنوعی: اگر فضیلتهای تو را با کرم آصف بسنجیم، نمیتوان گفت که تو چندان بزرگ هستی؛ زیرا در برابر دریا، یک کفت (کف) بیش نیستی.
هوش مصنوعی: ای عشق و زیبایی، تو همچون ماه در دریای بزرگواریات غرق شدهای و به خاطر وجود تو، همهی مخلوقات باید برایت سجده کنند.
هوش مصنوعی: کارهایی که به گردونه آسمان مربوط میشود، به تو مربوط است و در روز و شب، نام تو بر زبانهاست.
هوش مصنوعی: دل تو مانند آیینهای صاف و روشن است، و صدشت تو مانند گنجینهای پر ارزش. در این گنجینه، نگهبان حکمت و دانش گرانبهای زندگی قرار دارد.
هوش مصنوعی: اگر تو مانند اسکندر نیستی، لااقل آینهای داری که خود را در آن ببینی! و اگر مانند افریدون نیستی، حداقل گنجی در درون خود داری که ارزشمند است!
هوش مصنوعی: آریستوی حکمت و دانایی، از نسل آصف؛ و افلاطون، با طبیعتی خاص، لقمان را به کمال رسانده است!
هوش مصنوعی: من از تو کتابی درخواست کردم، اما خواستهام نادیده گرفته شد و نقصی در درخواست من به عنوان یک درویش وجود نداشت.
هوش مصنوعی: این کتاب پر از نوشتهها و شعرهای جامی است و به خوبی زنده و پرمحتواست.
هوش مصنوعی: کتابی مانند کتاب آسمانی است که خطوط آن مانند جوی آب زندگیبخش است.
هوش مصنوعی: رنگ سیاهش به مانند رنگ بستر چشم دلباخته است و سفیدیاش به مانند سفیدی سینهی پریزاد زیباست.
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی و هماهنگی میان خط و نقش صورت اشاره دارد. اشاره به این دارد که خط او به اندازه زیبایی چهره محبوبان است و به نوعی زیبایی و جذابیت او را با نقش و خال موهای سیاه مقایسه میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر مهربانی من، وعده دادی که در روز عید، بر روی من باز شود و دلگرمیام را به من بدهی.
هوش مصنوعی: بلبل از عشق گل به صورت مداوم و بیوقفه آواز میخواند و در فصل زمستان با دلی پر از درد و سوز، فریاد میزند.
هوش مصنوعی: من مدت زیادی منتظر عید هستم تا ببینم که آیا امیدهای من به بار مینشیند و به نتیجه میرسد!
هوش مصنوعی: اکنون زمان عید و شروع بهار است؛ چه کسی دیگر فرصتی برای انتظار دارد؟
هوش مصنوعی: بیا بنشین و از زندگی لذت ببر، تو از جامی که به خوشبختی اشاره دارد بنوش، من هم از جامی دیگر مینوشم.
هوش مصنوعی: بده جامی را و نگذار که کارم به دیوان قیامت بیفتد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.