گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عطار

چون رفت ز جسم جوهر روشن ما

از خار دریغ پر شود گلشن ما

بر ما بروند و هیچ کس نشناسد

تا زیر زمین چه میرود بر تن ما

نظیری نیشابوری

شد درد حواله از ازل بر تن ما

عشاق کنند وام از خرمن ما

بر گردن چون تویی گرانی حیفست

گر درد تو خون ماست بر گردن ما

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه