در حبس وجود از چه افتادم من
کز ننگ وجودخود بفریادم من
چون میمردم بصد هزاران زاری
از مادر خویشتن چرا زادم من
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
در حبس وجود از چه افتادم من
کز ننگ وجودخود بفریادم من
چون میمردم بصد هزاران زاری
از مادر خویشتن چرا زادم من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس عذاب و رنج ناشی از وجودش صحبت میکند. او بیان میکند که از وجود خود به شدت رنج میبرد و از ننگ آن فریاد میزند. او به نوعی به مرگ و زاری در برابر مادر خویشتن اشاره میکند و از اینکه چرا به دنیا آمده است، ابراز ناامیدی میکند. این شعر نشاندهنده ناامیدی و درگیری عمیق شاعر با وجود و هویت خویش است.
هوش مصنوعی: من در قید و بند وجود خود گرفتار شدم و از سر ننگی که از وجود خود دارم، فریاد میزنم.
هوش مصنوعی: هنگامی که به مرگ نزدیک میشوم و دلم پر از گریه و اندوه است، از خودم میپرسم که چرا مادر مرا به دنیا آورده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در حبسِ وجود از چه افتادم من
کز ننگِ وجود خود بیفتادم من
چون من مردم به صد هزاران زاری
از مادرِ خویشتن چرا زادم من
یک شیشه گلاب ارمغان دادم من
ای آنکه ز بندگیت آزادم من
اشکی که گل از رشک رخت ریخت به خاک
در شیشه نمودم و فرستادم من
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.