مگر شد سنجر پاکیزه اوصاف
بخلوة پیشِ رکن الدینِ اکّاف
زبان بگشاد شیخ و گفت آنگاه
کزین شاهی نیاید ننگت ای شاه؟
که هرگز پیر زالی پُر نیازی
نسازد خویشتن را پی پیازی
که تا زان پی پیاز آن زن زال
بنستانی تو چیزی در همه حال
شهش گفتا که شیخا من ندانم
که چون از پی پیازی میستانم
چنین گفت او که زالی ناتوانی
بخون دل بریسید ریسمانی
چو بفروشد باندک سیم ای شاه
خرد پیه و پیاز و هیزم آنگاه
هم از بازار ترّه میستانی
هم از هیزم هم پِی، می ندانی؟
ز یک یک بُز مواشی میبخواهی
گدائی بِه بسی زین پادشاهی
شه آفاق نقد خویشتن یافت
ز کوة از پی پیاز پیرزن یافت
دل سنجر ازان تشویر خون شد
ببخشید از سر ناز و برون شد
گدا در راهِ او چون پادشاهست
شه دنیا گدای خاک راهست
گدای راهِ او با هیچ در دست
بدان ماند که در دستش همه هست
شهی کورا هزاران گنج کم نیست
بدان ماند که نقدش یک درم نیست
درین ره سیم و زر حرمت ندارد
که حرمت جز قوی همّت ندارد
برای یک درم درمانده باشد
ولی دست ازجهان افشانده باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، سنجر پادشاه به شیخ رکنالدین اکاف مراجعه میکند و درباره موضوعی صحبت میکنند. شیخ به او میگوید که نباید از دستیابی به چیزهای کم بها، مانند پیاز، شرم کند. سنجر میپرسد چگونه ممکن است برای چیزی به این سادگی تلاش کند. شیخ توضیح میدهد که اگر پادشاهی بخواهد چیزی به دست آورد، حتی اگر کم باشد، نباید از آن خجالت بکشد. او به سنجر یادآوری میکند که واقعیت این است که در زندگی، ارزش واقعی در همت و تلاش انسان نهفته است و نباید به اعتبار مقام و ثروت به چیزهایی کمتر از آن اهمیت نداد. در نهایت، به او میگوید که گدا در راه پادشاهی خود، همانند پادشاهی است که با هیچ چیزی در دست ندارد، زیرا در درون خود همه چیز را داراست.
هوش مصنوعی: آیا سنجر با ویژگیهای نیک و پاکیزهاش، در دل خلوص در کنار رکنالدین اکّاف قرار گرفت؟
هوش مصنوعی: شیخ زبان خود را باز کرد و گفت: "ای شاه، چه ننگی در این حکمرانی برای تو وجود دارد؟"
هوش مصنوعی: هرگز شخصی که به سن و سالی رسیده و نیازهای زیادی دارد، خودش را به خاطر یک چیز کم ارزش، مانند پیاز، بینیاز نمیسازد.
هوش مصنوعی: با اشاره به تلاش و زحمتهای شخصی، میگوید که حتی در سختترین شرایط و هنگام برخورد با مشکلات، نباید ناامید شد و باید همچنان در پی آرزوها و اهداف خود بود. اگرچه ممکن است در مسیر با موانع زیادی روبرو شویم، اما همواره باید بر ادامه راه پایبند بمانیم.
هوش مصنوعی: شیخ گفت: من نمیدانم چگونه باید از پی پیازی درخواست کنم و آن را بگیرم.
هوش مصنوعی: او گفت: زالی که ناتوان است، به خون دل یک ریسمان را پاره کرده است.
هوش مصنوعی: ای پادشاه بزرگ، هنگامی که بر اثر کمی نقره و پول، چیزهای بیارزش مانند پیه، پیاز و هیزم به فروش برسد، این نشاندهندهی دوران سخت و فقر است.
هوش مصنوعی: تو هم از بازار سبزی میخری، هم هیزم، هم پیاز؛ اما نمیدانی؟
هوش مصنوعی: اگر از هر یک از بزهای دامها چیزی بخواهی، زندگی به مراتب بهتری از این پادشاهی خواهد بود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که فردی با تلاش و جستجو توانسته است ارزش و هویت واقعی خود را پیدا کند. او در مسیر جستجو، چیزهای غیرمنتظره را کشف کرده و به نتایج جالبی رسیده است. در نتیجه، او به درکی عمیقتر از خود و جهان پیرامونش دست یافته است.
هوش مصنوعی: دل سنجر به خاطر آن تحرک و جنبش، پر از خون و رنج شد، اما او با ناز و محبت از آن وضعیت گذشت و بیرون آمد.
هوش مصنوعی: زندگی در خدمت و عشق به او، حتی برای بیپناهترین افراد، همانند مقام و تیپ پادشاهی است. در واقع، بزرگترین جایگاه در دنیا، خدمت به او و افتادن در خاک راه اوست.
هوش مصنوعی: انسانی که در پی حق و حقیقت است، با هیچ چیز در دستش احساس کمبود نمیکند، زیرا در درونش تمام داراییها و ارزشها را دارد.
هوش مصنوعی: پادشاهی که نابینا است، دارای گنجها و ثروتهای زیادی است، اما این ثروتها به اندازهای ارزش ندارند که ارزش واقعیاش تنها یک درم باشد.
هوش مصنوعی: در این مسیر، طلا و نقره ارزش و احترامی ندارند، چرا که احترام تنها متعلق به کسی است که همت و اراده قوی داشته باشد.
هوش مصنوعی: وقتی که کسی به اندازه یک درهم پول نیاز داشته باشد ولی از دنیا و زخارف آن بینیاز شده باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.