حکیمی بود کامل مرزبان نام
که نوشروان بدو بودیش آرام
پسر بودش یکی چون آفتابی
بهر علمی دلش را فتح بابی
سفیهی کُشت ناگه آن پسر را
بخَست از درد جان آن پدر را
مگر آن مرزبان را گفت خاصی
که باید کرد آن سگ را قصاصی
جوابی داد او را مرزبان زود
که الحق نیست خون ریزی چنان سود
که من شرکت کنم با او دران کار
بریزم زندهٔ را خون چنان زار
بدو گفتند پس بستان دِیَت را
نخواهم گفت هرگز آن دیت را
نمییارم پسر را با بها کرد
که خون خوردن بوَد از خون بها خورد
نه آن بَد فعل کاری بس نکو کرد
که میباید مرا هم کار او کرد
گر از خون پسر خوردن روا نیست
چرا پس خونِ خود خوردن خطا نیست
ز خون خویش آنکس خورده باشد
که عمر خویش ضایع کرده باشد
ترا از عمر باقی یک دو هفتهست
دگر آن چیز کان به بود رفتهست
گرفتم توبه کردی یک دو هفته
چه سازی چارهٔ آن عمرِ رفته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: حکیمی به نام مرزبان بود که پسرش از نظر علمی بسیار درخشان و مانند خورشید بود. اما ناگهان پسرش به دست یک سفیه کشته شد و این امر باعث درد و رنج زیاد برای پدرش شد. هنگامیکه مشاوران به او گفتند باید انتقام پسرش را بگیرد، مرزبان به سرعت پاسخ داد که چنین انتقامی ارزش ندارد و نمیتواند در این کار شرکت کند. او همچنین تاکید کرد که گرفتن خون کسی به خاطر پسرش نادرست است و چنین اقدامی هیچ منفعتی ندارد. مرزبان به این نکته اشاره کرد که اگر خوردن خون دیگری نادرست است، پس چرا باید به خاطر خودش این کار را انجام دهد. او در نهایت از گذشته پسرش یاد کرد و گفت که باید به فکر آینده باشد و به جای انتقام، توبه کند.
هوش مصنوعی: حکیمی بود کامل به نام مرزبان، که نوشروان از او آرامش و آسایش میگرفت.
هوش مصنوعی: او پسری داشت مانند خورشید که برای یادگیری، دلش را گشوده بود.
هوش مصنوعی: بچهای نادان به ناگهان پسر دیگری را کشت و این عمل، پدر آن پسر را از شدت درد و اندوه رنجاند.
هوش مصنوعی: در اینجا صحبت از فرمانی است که مرزبان (نگهبان) به شخص خاصی میدهد؛ او میگوید که باید نسبت به آن سگ، که ممکن است کار ناپسندی انجام داده باشد، اقدام مناسبی صورت گیرد. به طور کلی، این عبارت به لزوم پاسخگویی و برخورد با خطای انجام شده اشاره دارد.
هوش مصنوعی: مرزبان به سرعت پاسخ داد که واقعا فایدهای در ریختن خون دیگران نیست.
هوش مصنوعی: من میخواهم در آن کار با او شریک شوم، هرچند که در حال حاضر به شدت ناراحتم و مانند کسی که در حال مرگ است، احساس میکنم.
هوش مصنوعی: به او گفتند که پس از این، مال و بدهیات را بگیر. اما من هرگز نمیخواهم درباره آن بدهی صحبت کنم.
هوش مصنوعی: من پسرم را با قیمت و ارزش نمیفروشم، زیرا خوردن خون، نتیجهاش خوردن خون است.
هوش مصنوعی: این بیت بیان میکند که فردی با رفتار ناپسند و نادرست، کار خوبی انجام داده است و این جایگاه او را نسبت به کاری که من باید انجام دهم، تغییر میدهد. به عبارت دیگر، گاهی اوقات کسی که معمولاً کارهای بدی میکند، ممکن است در شرایط خاصی کار خوبی انجام دهد و این موضوع بر قضاوت دیگران تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: اگر خوردن خون پسر خوب نیست، پس چرا خوردن خون خود خطا نیست؟
هوش مصنوعی: کسی که عمرش را بیهوده سپری کرده باشد، از خون خودش بهرهبرداری کرده است.
هوش مصنوعی: تو تنها دو هفته از عمر باقیات مانده است و آن چیز خوبی که بود، از دست رفته است.
هوش مصنوعی: مدتی است که توبه کردهام، اما با این حال نمیدانم برای جبران عمر گذشتهام چه کاری باید انجام دهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.