هر دمم در امتحان چندی کشی
دامنم در خون جان چندی کشی
مهربان خویشتن گفتم تو را
کینهٔ آن هر زمان چندی کشی
همچو خاکم بر زمین افتاده خوار
سر ز من بر آسمان چندی کشی
چون جهان سر بر خطت دارد مدام
چون قلم خط بر جهان چندی کشی
در غمت چون با کناری رفتهام
تو به زورم در میان چندی کشی
بر تو دارم چشم از روی جهان
بر من از مژگان سنان چندی کشی
همچو شمعی سر نهادم در میان
بر سرم تیغ از میان چندی کشی
پیشکش میسازمت گلگون اشک
رخش کبرت را عنان چندی کشی
چون سپر بفکندم و بگریختم
تو به کین من کمان چندی کشی
کینت از صد مهر خوشتر آیدم
کین ز چون من مهربان چندی کشی
بر سرم آمد لاشهٔ صبرم ز عجز
تنگ اسب امتحان چندی کشی
بس سبک دل گشتی از عشق ای فرید
جان بده بار گران چندی کشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره درد و رنجی است که شاعر در پی عشق و جدایی تجربه میکند. او به طور مکرر از امتحانات و سختیهایی که در ارتباط با عشقش میکشد، سخن میگوید و به معشوقش میگوید که چگونه کینهاش را در دل نگه میدارد. شاعر احساس ضعف و ذلت میکند و مانند خاکی بر زمین افتاده، حاکی از اندوه و عذابی است که تحمل میکند. او به معشوقش میگوید که همچنان به او توجه دارد و از عشقش دست نمیکشد، حتی اگر در این مسیر زخمهای جدیدی بخورد. در نهایت، شاعر به شدت از عشق رنج میبرد و خود را در برابر آن ضعیف میبیند، اما همچنان امیدی به وصال دارد.
هوش مصنوعی: مرا هر لحظه مورد آزمایش قرار میدهی و به خاطر ناملایمات روزگار، دلم را به زحمت میاندازی و به درد و رنج میاندازی.
هوش مصنوعی: به خودم گفتم که تو باید مدتی را تحمل کنی و از کینه و دشمنی خود نسبت به دیگران بگذری.
هوش مصنوعی: من مانند خاکی هستم که بر زمین به ذلت افتادهام، تو میتوانی برای مدتی سرم را به آسمان ببری.
هوش مصنوعی: چون جهان همیشه تحت تأثیر توست، مانند اینکه قلمی بر روی کاغذ میکشی و آثارش را میسازی.
هوش مصنوعی: زمانی که در غم تو دور شدهام و از تو فاصله گرفتهام، تو به زحمت میکشی و مدتی طولانی مرا در میان خود نگه میداری.
هوش مصنوعی: من به تو نگاه میکنم و از دنیای بیرون غافل شدهام، اما تو از چشمان زیبا و لطیفت به من نگاهی میکنی که گویی میخواستی با تیرهای عشق من را هدف قرار دهی.
هوش مصنوعی: همچون شمعی در میان قرار گرفتم، و بر سرم سختیها و مشکلاتی وجود دارد که باید مدتی با آنها دست و پنجه نرم کنم.
هوش مصنوعی: به تو هدیه میدهم که با گلهای زیبا آرایش شده، و اشکهای صورتت را زینت میبخشم. کمی صبر کن تا در زندگیات تغییرات خوبی به وجود آورم.
هوش مصنوعی: وقتی که سپر را کنار گذاشتم و فرار کردم، تو به خاطر انتقام من چندین بار کمان را کشیدی.
هوش مصنوعی: من از محبت تو که به اندازه صد مهر است خوشحالترم، زیرا این محبت را از کسی چون من که مهربانیاش را مدتی تحمل کرده، دریافت کردهای.
هوش مصنوعی: مشتاقانه برمیشمرم و به خاطر عدم تواناییام، دیگر صبرم تمام شده و دلم پر از ناتوانی است. چقدر باید در آزمونهای زندگی صبر کنم و تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: ای فرید، به خاطر عشق بسیار سبکبار و راحت شدهای، اما بدان که باید مدتی بار سنگینتری را به دوش بکشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.