ای راه تو بحر بی کرانه
عشق تو ندیم جاودانه
از عشق تو صد هزار آتش
در سینه همی زند زبانه
گر بنماید زبانهای روی
برهم سوزد همه زمانه
دو کون به هیچ باز آمد
زین گونه که عشق کرد خانه
مرغ دل ما ز عشق تو ساخت
بیرون دو کون آشیانه
مرغی که چنین شگرف افتاد
خون میگرید ز شوق دانه
گفتم دل پر غم من آخر
گردد به وصال شادمانه
در عشق تو چون قدم توان زد
پیش قدمی صد آستانه
فیالجمله چه گویم و چه جویم
جمله تویی و دگر بهانه
مقصود تویی و جز تو هیچ است
این است سخن دگر فسانه
عطار چو بی نشان شد از تو
او را بنشان ازین نشانه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری از عطار نیشابوری است که به بیان عشق فراگیر و عمیق میپردازد. شاعر عشق را به عنوان دریایی بیکرانه توصیف میکند که شعلههای آن در دل انسان میسوزد. او به ارتباط وثیق خود با معشوق اشاره دارد و بیان میکند که در دلش عشق او چنان شعلهور است که میتواند جهان را بسوزاند. شاعر در اندیشه این است که عشق واقعی میتواند انسان را از قید و بندهای دنیوی رها کند و به سوی آسمانها پرواز دهد. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که تنها معشوق است که ارزش و هدف واقعی زندگی را تعیین میکند و دیگر هیچ چیز اهمیت ندارد. عطار با زبان شعر به جستجوی حقیقت و وصال میپردازد و از اینجاست که عشق و حقیقت در هم میآمیزند.
هوش مصنوعی: ای عشق تو همچون دریایی بیپایان است و من همیشه و برای همیشه در کنار تو خواهم بود.
هوش مصنوعی: عشق تو در درونم مانند هزاران شعلهی آتش میتازد و شعلهور میشود.
هوش مصنوعی: اگر شعلهای نشان دهد، تمام دنیا را میسوزاند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که دو طرف (دو کون) به هیچ و پوچی رسیدند، به دلیل اینکه عشق قدرتی دارد که همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد و همین عشق باعث شده که آنها به این وضعیت برسند.
هوش مصنوعی: پرندهٔ دل ما از عشق تو، دو لانه در جهان ساخته است.
هوش مصنوعی: پرندهای که در این وضعیت عجیب قرار گرفته، از خوشحالی به خاطر دانهای که پیدا کرده، اشک میریزد.
هوش مصنوعی: به او گفتم که دل غمگین و پر از درد من بالاخره با رسیدن به شادی و وصال آرام میگیرد.
هوش مصنوعی: در عشق تو، طاقت و توانایی من آنقدر زیاد است که میتوانم از چندین درگاه رد شوم و به سوی تو بیایم.
هوش مصنوعی: به طور کلی بگویم و جستجو کنم، تو تنها هستی و هیچ بهانهی دیگری ندارم.
هوش مصنوعی: منظور تو هستی و همه چیز دیگری بیاهمیت است، این است معنا و مفهوم دیگر داستانها.
هوش مصنوعی: وقتی عطار از تو دور و بیخبر شد، او را به آرامش دعوت کن و از این نشانههای جدایی دور کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گویند که نیکبخت و بدبخت
هست از همه چیز در فسانه
یک جای دو خشت پخته بینی
پخته به تنور در میانه
این بر شرف مناره افتد
[...]
بادا همه ساله ذخرة الدین
آسوده ز فتنه زمانه
شهزاده شیر دل فریدون
آن چون پدر از جهان یگانه
میری که ز قدر درگهش را
[...]
ز آمیزش این چهارگانه
شد خوشنمک این چهارخانه
آن بحر محیط بیکرانه
و آن نور بسیط جاودانه
دیدی که چه کرد آن یگانه
برساخت پریر یک بهانه
ما را و تو را کجا فرستاد
او ماند و دو سه پری خانه
ما را بفریفت ما چه باشیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.