درد دل را دوا نمیدانم
گم شدم سر ز پا نمیدانم
از می نیستی چنان مستم
که صواب از خطا نمیدانم
چند از من کنی سؤال که من
درد را از دوا نمیدانم
حل این مشکلم که افتادست
در خلا و ملا نمیدانم
به چه داد و ستد کنم با خلق
که قبول از عطا نمیدانم
هرچه از ماه تا به ماهی هست
هیچ از خود جدا نمیدانم
وانچه در اصل و فرع جمله تویی
یا منم جمله یا نمیدانم
گر یک است این همه یکی بگذار
که عدد را قفا نمیدانم
ور یکی نی و صد هزار است این
صد و یک من چرا نمیدانم
حیرتم کشت و من درین حیرت
ره به کار خدا نمیدانم
چشم دل را که نفس پردهٔ اوست
در جهان توتیا نمیدانم
آنچه عطار در پی آن رفت
این زمان هیچ جا نمیدانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ابراز احساسات عمیق و سردرگمی شاعر اشاره دارد. شاعر در تلاش است تا درک کند که در زندگیاش چه میگذرد، اما از درد و رنج خود، راهحلها، و حتی مفهوم هستی بیخبر است. او به نوعی مستی و گمگشتگی دچار شده و نمیتواند تفاوت میان درست و غلط را بشناسد. سوالات زیادی برایش پیش آمده، اما پاسخها را نمیداند. در نهایت، حس حیرت و جستجوی حقیقت او را خسته کرده و او را دور از درک خویش قرار داده است. شاعر به این نکته میرسد که در این پریشانی و ناتوانی از درک، نمیتواند ارتباطی با دیگران برقرار کند و احساس تنهایی عمیقی را تجربه میکند.
هوش مصنوعی: من نمیدانم که چطور میتوانم به درد دلهایم درمانی ببخشم، گویی در دل مشکلات گم شدهام و نمیتوانم خودم را پیدا کنم.
هوش مصنوعی: به قدری از خوشحالی و شوق غرق شدهام که دیگر تفاوت بین درستی و نادرستی را درک نمیکنم.
هوش مصنوعی: چند بار میپرسی که من درد را از درمان تشخیص نمیدهم؟
هوش مصنوعی: مشکل من به گونهای است که در حالت بیحالی و عدم آگاهی قرار گرفتهام و نمیدانم چگونه باید آن را حل کنم.
هوش مصنوعی: نمیدانم چگونه با مردم ارتباط برقرار کنم، زیرا نمیدانم چگونه باید از لطف و بخشش آنها پذیرایی کنم.
هوش مصنوعی: هر چیزی را که از ماه تا ماهی وجود دارد، به هیچ عنوان جدا از خودم نمیدانم.
هوش مصنوعی: هر چیزی که هست، چه در اصل و چه در جزئیات، تو هستی یا من هستم یا نمیدانم.
هوش مصنوعی: اگر همه اینها یکی هستند، پس بیخیال عدد و شمارش آنها شوم، چون برایم مهم نیست که چطور باید آنها را بشمارم.
هوش مصنوعی: اگر یکی باشد و صد هزار نیز وجود داشته باشد، پس نمیدانم چرا این یک نفر برای من مهمتر از همه آنهاست.
هوش مصنوعی: حیرت و confusion من به حدی رسیده است که در این وضعیت، نمیتوانم راهی برای درک کارهای خدا پیدا کنم.
هوش مصنوعی: چشمی که به حقیقتها نگاهی عمیق و درونی دارد، در دنیای واقعی مانند توتیای معمولی و سطحی نیست.
هوش مصنوعی: هرچه عطار در جستجوی آن بود، اکنون نمیدانم که در کجا میتوانم آن را پیدا کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.