زیر بار ستمت میمیرم
روی در روی غمت میمیرم
شغل عشق تو چنان کرد مرا
کایمن از مدح و ذمت میمیرم
زندهٔ بی سر از آنم که چو شمع
سر خود بر قدمت میمیرم
حرمت گرچه مرا روی نمود
روی سوی حرمت میمیرم
آستین چند فشانی بر من
که میان حشمت میمیرم
آستینت چو علم کرد مرا
زار زیر علمت میمیرم
تا شدم زندهدل از خط خوشت
سرنگون چون قلمت میمیرم
به ستم رزق هرگه که دهی
می خورم وز ستمت میمیرم
دم عیسی است تورا وین عجب است
تا چرا من ز دمت میمیرم
من بمیرم ز تو روزی صد بار
تا نگویی که کمت میمیرم
لیک چون لعل توام زنده کند
زین قدم دم به دمت میمیرم
درده از جام جمت آب حیات
هین که بی جام جمت میمیرم
بی تو گر زنده بماندم نفسی
هر نفس لاجرمت میمیرم
کرم عشق تو دیده است فرید
بر امید کرمت میمیرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر عاشق و دلبستهای است که به شدت تحت تأثیر عشق و غم معشوق خود قرار دارد. او از شدت عشق تا مرز مرگ میرسد و حتی در زندگی بدون معشوق خود نیز احساس مردن میکند. عشق او چنان عمیق و تاثیرگذار است که هر لحظه بدون وجود محبوبش احساس بیمعنایی میکند. شاعر به طور مکرر از زنده ماندن به خاطر عشق میگوید و آماده است تا بارها از عشقش بمیرد، اما با این حال از امید به کرامت و رحمت معشوق نیز سخن میگوید. در این میان، عشق او به مانند آب حیات و جامی است که زندگیاش را معنا میبخشد.
هوش مصنوعی: در برابر ظلم و ستم تو، احساس خفگی و نابودی میکنم و وقتی به یاد غمت میافتم، دلم میشکند.
هوش مصنوعی: محبت تو به قدری ما را تحت تأثیر قرار داده که دیگر برای من اهمیت ندارد که مورد ستایش قرار بگیرم یا مورد سرزنش.
هوش مصنوعی: من مانند شمعی هستم که بدون سر میسوزد و تنها برای تو جان میدهم.
هوش مصنوعی: اگرچه وجود من حرمت و احترام را به نمایش میگذارد، امّا من همچنان به خاطر حرمت و احترام به آن روی میآورم و خود را فدای آن میکنم.
هوش مصنوعی: من از شدت زیبایی و جذابیت تو دلم میخواهد که در دل این عظمت و شکوه غرق شوم و از همین حالا در آغوش آن بمیرم.
هوش مصنوعی: وقتی آستینت را بلند کنی، من در زیر سایهات در حال زار و بیحالم و در همین حالت میمیرم.
هوش مصنوعی: وقتی از عشق و زیبایی تو زنده و شاداب شدم، مانند قلمی که بر اثر دست خط تو خراب میشود، جانم را فدای تو میکنم.
هوش مصنوعی: هر زمان که چیزی از تو دریافت کنم، آن را میخورم و از زحمتی که به من وارد میکنی، رنج میبرم و آسیب میبینم.
هوش مصنوعی: حضور تو مانند نفس عیسی است که باعث زنده شدن روح من میشود. این موضوع شگفتانگیز است که چرا من به خاطر همین نفس، از شوق و عشق به تو به شدت دچار مرگ و فراق میشوم.
هوش مصنوعی: من برای تو هزار بار هم بمیرم، تا تو هرگز نگویی که کمتر از آن میمیرم.
هوش مصنوعی: اما وقتی که زیبایی تو جان میبخشد، با هر گام تو، من به خاطر تو زندهام و در هر نفس، که تو را میستایم، حس میکنم که به سوی مرگ میروم.
هوش مصنوعی: به خاطر درد و رنجی که دارم، از جام جمت که آب حیات است، کمک میطلبم. زیرا بدون آن، احساس میکنم که زندگیام به پایان میرسد.
هوش مصنوعی: اگر بدون تو زنده بمانم، هر لحظهای که بگذرد، به ناچار میمیرم.
هوش مصنوعی: عشق تو چشمانم را پر کرده و من بر روی امید مهربانیات جان میدهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.