آنچه من در عشق جانان یافتم
کمترین چیزها جان یافتم
چون به پیدایی بدیدم روی دوست
صد هزاران راز پنهان یافتم
چون به مردم هم ز خویش و هم ز خلق
زندگی جان ز جانان یافتم
چون درافتادم به پندار بقا
در بقا خود را پریشان یافتم
چون فرو رفتم به دریای فنا
در فنا در فراوان یافتم
تا نپنداری که این دریای ژرف
نیست دشوار و من آسان یافتم
صد هزاران قطره خون از دل چکید
تا نشان قطرهای زآن یافتم
خود چه بحر است این که در عمری دراز
هرگزش نه سر نه پایان یافتم
شمعهای عشق از سودای دوست
در دل عطار سوزان یافتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر تجارب عطار در عشق و عرفان است. او میگوید که در عشق به معشوق، حتی کمترین چیزها را نیز یافته است. وقتی به چهره دوست مینگرد، رازهای زیادی را کشف میکند و با درک دیگران و خود، زندگی حقیقی را احساس میکند. در جستجوی بقا و فنا، عطار در مییابد که معانی عمیقی در این مفاهیم نهفته است. او همچنین به دشواریهای این مسیر اشاره میکند و از تلاشهایش در عشق میگوید که منجر به رنج و اشکهایی شده، اما در عین حال از آن رنجها نیز نوری از عشق به دوست به وجود آمده است. در نهایت، او همچنان در جستجوی عمق و بیپایانی این عشق است.
هوش مصنوعی: من در عشق محبوبم، چیزهایی را پیدا کردم که از کمترین آنها نیز جان و زندگی یافتم.
هوش مصنوعی: زمانی که چهره دوستم را دیدم، هزاران راز نهفته را کشف کردم.
هوش مصنوعی: وقتی به انسانها و ارتباط با دیگران میپردازم، هم از خودم و هم از خلق و خوی مردم زندگی را میآموزم و جانم را از جان محبوب به دست میآورم.
هوش مصنوعی: وقتی به فکر جاودانگی و ماندگاری افتادم، متوجه شدم که در این اندیشه خودم را در حالتی آشفته و بیقرار یافتم.
هوش مصنوعی: وقتی به عمق وجودم و به سوی نابودی رفتهام، در این نابودی چیزهای زیادی پیدا کردهام.
هوش مصنوعی: مبادا گمان کنی که این دریا عمیق نیست، زیرا من توانستم به راحتی به آن دست یابم.
هوش مصنوعی: صدها هزار قطره خون از دل من ریخت تا اینکه تنها نشانهای از آن خون را به دست آوردم.
هوش مصنوعی: این چقدر عمق دارد، که در تمام دوران زندگیام نتوانستهام نه شروع آن را پیدا کنم و نه انتهایش را.
هوش مصنوعی: عطار در دل خود، به خاطر محبت و آرزوی وصال دوست، احساس سوز و شعله عشق را تجربه کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
من نشان بی نشانان یافتم
در دل خود گنج پنهان یافتم
من درون درد درمان یافتم
در حجاب کفر ایمان یافتم
سالها رفتم براه جست و جو
تا فراق و وصل یکسان یافتم
در نقاب جمله ذرات کون
[...]
یک جهان جانی خوش ارزان یافتم
زخم دیگر زن که چندان یافتم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.