این گره کز تو بر دل افتادست
کی گشاید که مشکل افتادست
ناگشاده هنوز یک گرهم
صد گره نیز حاصل افتادست
چون نهد گام آنکه هر روزیش
سیصد و شصت منزل افتادست
چون رود راه آنکه هر میلش
ینزلالله مقابل افتادست
چونکه از خوف این چنین شب و روز
عرش را رخت در گل افتادست
من که باشم که دم زنم آنجا
ور زنم زهر قاتل افتادست
هست دیوانهای علی الاطلاق
هر که زین قصه غافل افتادست
عقل چبود که صد جهان آتش
نقد در جان و در دل افتادست
فلک آبستن است این سر را
زان بدین سیر مایل افتادست
همچو آبستنان نقط بر روی
میرود گرچه حامل افتادست
نیست آگاه کَس اَزین سِرّ زانک
بیشتر خلق غافل افتادست
قعر دریا چگونه داند باز
آن کسی کو به ساحل افتادست
گر رجوعی کند سوی قعرش
گوهری سخت قابل افتادست
ور کند حبس ساحلش محبوس
در مضیق مشاغل افتادست
هست در معرض بسی گرداب
هر که را این مسایل افتادست
خاک آنم که او درین دریا
ترک جان گفته کامل افتادست
هر که صد بحر یافت بس تنها
قطرهای خرد مدخل افتادست
جان عطار را درین دریا
نفس تاریک حایل افتادست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره پیچیدگیها و مشکلات زندگی است و به حسرتها و ناامیدیهایی اشاره دارد که افراد ممکن است در طول زندگی با آنها مواجه شوند. شاعر به وضعیتی میپردازد که در آن فرد احساس گمگشتگی و سردرگمی میکند و در تلاش برای فهمیدن معانی عمیق زندگی است. او همچنین به غفلت مردم از این مسائل و عدم آگاهی از حقیقتها اشاره دارد. نماد قعر دریا و ساحل به تعبیری نشاندهنده وجود غنای بینظیری در عمق تجربیات انسانی است که تنها افراد خاصی قادر به درک آن هستند. با این حال، در نهایت، شعر به تنهایی و ناامیدی انسانها در مواجهه با این مشکلات میپردازد.
هوش مصنوعی: این دلشکستگی و درد که از تو در دل من ایجاد شده، تنها تو میتوانی آن را برطرف کنی؛ چون مشکل عمیق و پیچیدهای است.
هوش مصنوعی: هنوز یک گره باز نشده، اما صد گره دیگر به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: زمانی که کسی گام بردارد، به یاد داشته باشد که هر روز انسان پیشرفت میکند و به مقصدهای جدید میرسد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به سوی خدا میخواهد برود و راهش را انتخاب کند، باید با اراده و شوق قدم بردارد، زیرا در برابر او همیشه امکان رسیدن به مقصد وجود دارد.
هوش مصنوعی: از ترس و نگرانی، شب و روز بر عرش الهی پردهای از خاک و گل افتاده است.
هوش مصنوعی: من چه کسی هستم که در آنجا صحبت کنم، اگر هم صحبت کنم، سم کشندهای در آنجا وجود دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از این داستان غافل شده، حقیقتاً دیوانه است.
هوش مصنوعی: عقل چه وجودی دارد وقتی که صدها جهان آتشین، درد و رنج به روح و دل انسان چیره شده است؟
هوش مصنوعی: آسمان برای این سر، یعنی این موجود یا فکر، آماده است و به همین دلیل در این مسیر خاص قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که مانند زنان حامله، نقطه بر روی آب حرکت میکند، حتی اگر آنها در حالتی نامناسب قرار گرفته باشند. یعنی برخی چیزها یا افراد، در هر شرایطی قابلیت پیشرفت و حرکت را دارند.
هوش مصنوعی: هیچکس از این راز آگاه نیست، چرا که بیشتر مردم از آن غافل شدهاند.
هوش مصنوعی: هیچکس که در عمق دریا غرق شده، نمیتواند وضعیت سواحل را بشناسد. تنها کسی که به ساحل رسیده و نجات یافته، میتواند خبر از آنجا دهد و دریابد که چه بر سر او رفته است.
هوش مصنوعی: اگر به عمق او برگردیم، به گوهر ارزشمندی میرسیم که قابلیت زیادی دارد.
هوش مصنوعی: اگر ساحلش در گرفتاریهای زندگی محصور شود، همچنان در تنگنای وظایف و مشغلهها گرفتار است.
هوش مصنوعی: هر کسی که با این مشکلات مواجه شده، در معرض خطرات و چالشهای زیادی قرار دارد.
هوش مصنوعی: من از خاکی هستم که او در این دریا جان را کامل رها کرده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که دریای بزرگی از دانش و تجربه را به دست آورده باشد، در واقع فقط یک قطره کوچک از آن را درک کرده است.
هوش مصنوعی: عطار در اینجا به وابستگی و تاریکی روحش اشاره میکند، که در دل این دریا (دنیا) قرار دارد. او احساس میکند که نفس و جانش در این فضای تیره و غمانگیز به نوعی محاصره شده و به آن گرفتار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا که عشق تو حاصل افتادست
کار ما سخت مشکل افتادست
آب از دیدهها از آن باریم
کاتش عشق در دل افتادست
در ازل پیش از آفرینش جسم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.