چه سازی سرای و چه گویی سرود
فروشو بدین خاک تیره فرود
یقیندان که همچون تو بسیار کس
فکندست در چرخ چرخ کبود
چه برخیزد از خود و آهن تو را
چو سر آهنین نیست در زیر خود
اگر جامهٔ عمر تو زآهن است
اجل بگسلد از همش تار و پود
اگر سر کشی زین پل هفت طاق
سر و سنگ ماننده آب رود
ز سرگشتگی زیر چوگان چرخ
چو گویی ندانی فراز از فرود
چو دور سپهرت نخواهد گذاشت
ز دور سپهری چه نالی چو رود
رفیقان همراز را کن وداع
عزیزان همدرد را کن درود
درخت بتر بودن از بن بکن
ز شاخ بهی کن کلوخ آمرود
مکن همچو عطار عمر عزیز
همه ضایع اندر سرای و سرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعات زندگی، مرگ، و گذران زمان میپردازد. شاعر میگوید که زندگی همچون ساز و سرودی است و انسانها مانند آهنی در زیر فشار زمان خواهند ماند. او تأکید میکند که باید از زندگی بهرهبرداری کرد و به یاد داشته باشیم که عمر بسیار زودگذر است. همچنین اشاره میشود که باید به دوستان و عزیزان خود توجه کنیم و از آنها وداع نکرد. شاعر نسبت به ضایع کردن عمر و درگیر شدن در مسائل بیارزش هشدار میدهد و تأکید میکند که زندگی باید با هدف و معنا سپری شود.
هوش مصنوعی: آیا موسیقی مینوازی و چه آهنگی سر میدهی؟ پس این خاک سیاه را رها کن و پایین بیا.
هوش مصنوعی: بدان که مانند تو افراد زیادی در چرخ زندگی به حالتی مشابه افتادهاند.
هوش مصنوعی: اگر خودت را به حرکت در نیاوری، نمیتوانی مانند آهنی سرسخت و مقاوم بشوی، چرا که زیر فشار و چالشها نمیتوانی بر خودت فایق آیی.
هوش مصنوعی: اگر زندگیات مانند لباسی از آهن باشد، مرگ برای تو آن را از هم خواهد پاشید.
هوش مصنوعی: اگر از این پل هفت طاق عبور کنی، مانند آب رود از سنگ و سر بالا خواهی رفت.
هوش مصنوعی: از سردرگمی ناشی از چرخش زمان، به نظر میرسد که نمیدانی بالا چیست و پایین کجاست.
هوش مصنوعی: وقتی آسمان دور از تو باشد، چه فایدهای دارد که مانند رود، به خاطر دوری خود ناله کنی؟
هوش مصنوعی: دوستان نزدیک و همراز خود را وداع کن و به عزت و احترام به عزیزان همدرد سلام بفرست.
هوش مصنوعی: درخت خرابتر از ریشهاش را بکن و از شاخهاش چیز خوب به دست نیاور.
هوش مصنوعی: عمر گرانقدر خود را بیهوده و بدون هدف صرف نکن، مانند عطار که تمام زندگیاش را در پی شعر و سرود گذراند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خرد را و جان را که یارد ستود
و گر من ستایم که یارد شنود
ابا این همه ضعف و پیری که بود
همی فر و زور جوانی نمود
ز یزدان و از ما هزاران درود
مر او را و یارانش را برفزود
وُجودی اَنْاَغیبَ عَنِ الْوجودِ
بِما یَبْدوُ عَلیَّ مِنَ الشُّهودِ
بدین پایه اندر کنون هر چه بود
ترا در بدر باز خواهم نمود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.