به بلبل گفت بشنو تا چه گویم
حدیثی خوش گذشته باز جویم
جوانان گر ببوسند دست پیران
به پیری پای بوسندش امیران
چو مینامد به صد لطف و به صد ناز
چو ترکان یا ز تندی کرد آغاز
بزد چنگال و او را در هوا برد
به چنگالش دو سه نوبت بیفشرد
چو بلبل دید کار از دست رفته
ز پای افتاده یار از دست رفته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، بلبل به سخن میآید و داستانی را تعریف میکند. او میگوید اگر جوانان به احترام پیران احترام بگذارند، این نشان از بزرگی و مقام آنان است. او به زیبایی و محبت میپردازد و سعی دارد اهمیت روابط انسانی و احترام به یکدیگر را بیان کند. اما وقتی بلبل میبیند که کار خراب شده و یار از او دور شده، احساس ناراحتی و ناامیدی میکند. شاعر در این شعر به مضمون عشق، احترام و از دست دادن پرداخته است.
هوش مصنوعی: به بلبل گفتم که گوش کن و ببین چه داستان خوشایندی را برایت تعریف میکنم، تا دوباره آن را بیابم و تجربهاش کنم.
هوش مصنوعی: اگر جوانان دست پیران را ببوسند، به نشانه احترام به سن و تجربه آنها، امیران و بزرگان نیز به پای آنها احترام میگذارند.
هوش مصنوعی: وقتی او با صداقت و ناز به من میگوید، انگار که به من لطف دارد؛ اما اگر از کلماتی تند و تیز استفاده کند، حال و هوای آن متفاوت است.
هوش مصنوعی: با چنگال خود او را در هوا برداشت و چند بار به شدت فشردهاش کرد.
هوش مصنوعی: زمانی که بلبل متوجه میشود که تمام تلاشهایش برای رسیدن به یار ناکام مانده، ناامید و دلشکسته میشود و از پایی که برای او از دست رفته، احساس یأس میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.