گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیری لاهیجی

ای پرتو جمال تو نورالیقین ما

گیسوی عنبرین تو حبل المتین ما

افسون غمزه تو دلم را ز ره ببرد

چشمت برهزنی شده سحر مبین ما

ز ابرو و غمزه چشم تو چون ترک فتنه جو

تیر و کمان گرفته بود در کمین ما

جانا ز زلف سرکش خونریز بازجو

کز بهر چیست بسته میانرا به کین ما

دست قضا ز آتش شوقت کشیده بود

روز الست داغ چنین برجبین ما

با عاشقان ز مذهب و زهد و ورع مگو

رندی و عشق ورزی و مستیست دین ما

خو کن بدرد عشق و غم او اسیریا

شادی مجو و عیش ز جان حزین ما