گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

هر که در گلشن دل سرو سمن بردارد

بایدش دل زگل و سرو سمن بردارد

حالت بسمل عشق و مژه فتانش

داند آن خسته که دل برسر خنجر دارد

کرده چون پهلوی دارا دل مجروهم چاک

آنکه ابروی چو شمشیر سکندر دارد

نبود آرزوی کوثر و حورش در دل

آنکه دلبر ببرو باده بساغر دارد

تاج جمشید بسرکی نهد و افسر کی

هر که از خاک در میکده افسر دارد

کار ناصح بسر زلف تو افتادی کاش

تا بدیدی دل آشفته چه بر سر دارد

 
sunny dark_mode