گنجور

 
انوری

شب نیست دلا که از غمش خون نشوی

وز دیده به جای اشک بیرون نشوی

چون نیست امید آنکه بر گردد کار

ای دل پس کار خویشتن چون نشوی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode