گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ابن یمین

هرگز از یاد نخواهد شدنم صحبت دوست

کی فراموش شود چون همه هستی من اوست

بی سهی سرو و سمن سای تو ایجان جهان

همچو اوراق دلم خون جگر تو بر توست

تا برفتی ز برم در نظرم قامت تو

[...]

کمال خجندی

دوستان بار من و دلبر و دلدار من اوست

من دگر دوست ندارم بجز این مونس دوست

فکر بسیار چه حاجت در رخش چون دیدم

گر بازم سر و گر نیز نظر هر دو نکوست

خوانده قصه طوبی که برآمده ز بهشت

[...]

جهان ملک خاتون

دل من در خم چوگان دو زلفش چون گوست

که کند چاره ی درد دل ما را جز دوست

رود خون می رود از دیده ی من در غم او

دل سنگین نگارم مگر از آهن و روست

نام و ننگ و دل و دین در سر کارت کردم

[...]

قاسم انوار

آفتابیست جمالت که جهان پرتو اوست

همه را از همه رو روی بدان روی نکوست

تا جمال تو بدیدم خوش و خندان گشتم

همه شب ذکر دلم تا بسحر یا من هوست

بنده از دیدن دیدار تو گشتم فربه

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قاسم انوار
کوهی

دل من در بر دلدار چو گفت الله دوست

یار دانست که این عاشق دیرینه اوست

در برویم بگشاد و برخویشم بنشاند

با گدا پادشه هر دو جهان روی بر اوست

ساغر می ز لب لعل مرا گفت بگیر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه