با من امروز آن شکر لب را زبانی دیگرست
وز لطافت بر زبان او نشانی دیگرست
نوبرم هر روز داد از بوستان مهر خویش
نوبری کامروز داد از بوستانی دیگرست
در وفاداری به جان من بسی سوگند خورد
تا نگویم من که سوگندش به جانی دیگرست
من کنون در عاشقی با او به لونی دیگرم
زانکه او در دوستی با من به سانی دیگرست
هست هر روز از وصال او مرا سودی دگر
گرچه از هجرش مرا هر شب زیانی دیگرست
گر ز تیر غمزهٔ او دل نگه دارم رواست
زانکه بر دل زخم آن تیر از کمانی دیگرست
ارغوان رنگش رخ است و ارغوان رنگش قبا
هر یکی گویی به سرخی ارغوانی دیگرست
سینهٔ نرمش چو میساوم به زیر دست خویش
بینم آن سینه به نرمی پرنیانی دیگرست
نیست در لشکر به زیبایی چو او یک داستان
گرچه زو در هر وثاقی داستانی دیگرست
آفتاب دیگرش خوانند در لشکر همی
زانکه لشکرگاه سلطان آسمانی دیگرست
شاه گیتی بوالمظفر کز فتوح و از ظفر
در جهان مختصر گویی جهانی دیگرست
گر برفت آنکس که بود اندر جهان صاحبقران
بر کیارق بعد ازو صاحبقرانی دیگرست
هست رکنالدین و برهان امیرالمومنین
راستگویی طغرل و البارسلانی دیگرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و لطافت محبوبش اشاره میکند و توضیح میدهد که عشق او باعث تغییر و تحول در وجودش شده است. او میگوید که هر روز از عشق او لذت میبرد اما هر شب از جداییاش رنج میکشد. شاعر به وفاداری محبوبش نیز اشاره میکند و میگوید که سوگندهای او به جانش قابل اعتماد نیست. همچنین، زیباییهای محبوبش را با انواع رنگها و نرمیها توصیف میکند و تأکید میکند که او در مقایسه با دیگران بینظیر است. در نهایت، شاعر به قدرت و موقعیتهای مهمی که به محبوبش نسبت میدهد، اشاره میکند و او را از لحاظ وجودی و معنایی خاص میداند.
هوش مصنوعی: امروز صحبتهای شیرینی که با من میکنی حال و هوای متفاوتی دارد و نشانههای لطیف بودن این گفتگو بر روی زبانی دیگر نمایان است.
هوش مصنوعی: هر روز میوه تازهای از باغ عشق خودم میچینم، اما امروز میوهای دیگر از باغی غیرازو آن دارم.
هوش مصنوعی: در وفاداری به من، او بارها سوگند یاد کرد، اما نمیگویم که این سوگند برای شخص دیگری است.
هوش مصنوعی: اکنون در عشق به او حال و وضعی متفاوت دارم، زیرا او در دوستی با من احساسی و حالتی دیگر دارد.
هوش مصنوعی: هر روز که با او باشم برای من فایدهای جدید دارد، اما هر شب که از او دورم، آسیب و ضرری دیگر متحمل میشوم.
هوش مصنوعی: اگر دل را با تیر نگاهش حفظ کنم، اشکالی ندارد، زیرا زخم این تیر از کمان دیگری نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: ارغوان به رنگی زیبا و دلنشین اشاره دارد که چهره و لباسش را به زیبایی میآراستند. هر یک از آنها به گونهای میدرخشند که گویی رنگی از ارغوان در خود دارند.
هوش مصنوعی: در دل خود، به خاطر لطافت و نرمی که دارم، وقتی به زیر دستان دیگران نگاه میکنم، میبینم که آن دل هم به نرمی مانند پنبهای دیگر است.
هوش مصنوعی: در میان سپاه هیچ کس به زیبایی او نیست، هرچند که در هر نوع داستانی، داستانهای دیگری از او وجود دارد.
هوش مصنوعی: خورشید را در لشکر مینامند، زیرا مکان لشکر پادشاه آسمانی متفاوت است.
هوش مصنوعی: شاه گیتی بوالمظفر، که پیروزیهایش در دنیا قابل توجه است، به گونهای است که گویی جهانی دیگر وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر آن کسی که در جهان صاحب اقتدار و سلطنت بود، رفته باشد، دیگر پس از او کسی که شایستهی سلطنت باشد، وجود نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: رکنالدین و برهان امیرالمومنین نشانههای صداقت و راستگویی طغرل و البارسلانی هستند که تفاوتهایی بین آنها وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق را گوهر برون از کون کانی دیگرست
کشتگان عشق را از وصل جانی دیگرست
عشق بی عین است و بی شین است وبی قاف ای پسر
عاشق عشق چنین هم از جهانی دیگرست
دانهٔ عشق جمالش چینهٔ هر مرغ نیست
[...]
عاشقان را گر چه در باطن جهانی دیگرست
عشق آن دلدار ما را ذوق و جانی دیگرست
سینههای روشنان بس غیبها دانند لیک
سینه عشاق او را غیب دانی دیگرست
بس زبان حکمت اندر شوق سرش گوش شد
[...]
این جهان را بارگاه تو جهانی دیگرست
سقف قصرت آسمان را آسمانی دیگرست
مایه تجار کنعان این قدر اسباب نیست
زیب این فرخنده مصر از کاروانی دیگرست
با حمل؟ چندین سعادت در جهان هرگز نبود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.