گنجور

 
ادیب الممالک

تا محمد علی شه قاجار

صاحب تاج گشت و غاصب تخت

سیل کین کند از عمارت داد

پایه استوار و ریشه سخت

نه سرا ماند در جهان نه وثاق

نه گیا هشت بر زمین نه درخت

بسکه بدبخت بود اهل هنر

همه بستند از پناهش رخت

گشت سال جلوس او به سریر

بی کم و کاست «ای شه بدبخت »

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عنصری

ببر آورد بخت پوده درخت

من بدین شادم و تو شادی سخت

انوری

گره عهد آسمان سست است

گره کیسهٔ عناصر سخت

آنکه بگشاد هیچ وقت نبست

گره عهد و بندگیش ز بخت

کیست بحری که موج بخشش اوی

[...]

سعدی

به سکندر نه ملک ماند و نه مال

به فریدون نه تاج ماند و نه تخت

بیش از آن کن حساب خود که تو را

دیگری در حساب گیرد سخت

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه