از خاک ری در گوش جان آواز اقدس میرسد
بانگ انااللهی از آن ارض مقدس میرسد
گرچه نیارد یاد من آن لعبت آزاد من
از دوریش فریاد من بر چرخ اطلس میرسد
تا رفتم از آن گلستان کردم وداع دلستان
زخمم به دل نیشم به جان از خار و از خس میرسد
در محبس هجرش منم کز اشک تر شد دامنم
از قسمت جان و تنم زندان و محبس میرسد
پیک صبا در حضرتش بوسد زمین طاعتش
بر شاخ سرو قامتش کی دست هرکس میرسد
ای دل مشو تلخ و تُرُش کز زانکه بنشینی خَمُش
بس میوه شیرین خوش ز آن نخل نورس میرسد
مرهم ز بعد ریش شد نوش از پی هر نیش شد
چون درد و غم از پیش شد آسایش از پس میرسد
در این سپهر چنبری او زهره شد من مشتری
چون پروز من و آن پری بر آل افطس میرسد
بس کن امیری ماجرا با وی مکن چون و چرا
کالهام یزدانی ترا بر کلک اخرس میرسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.