مرا بروز غدیر آن پریوش دلخواه
چشاند شربتی از جام وال من والاه
ز نور می بدلم پرتوی فروغ افکند
کز او نبوده بجز پیر میفروش آگاه
شنیدم آنچه کلیم از درخت طور شنید
و یا بلیله اسری ز حق رسول الله
من از کشیدن می مست و اینت بوالعجبی
که بود ساغر باده از آن دو چشم سیاه
مرا بنیم نگاه آنچنان پریشان کرد
که هوش خویش نیارستمی بداشت نگاه
زدم بهمت پیر مغان بگردون پای
چو بندگان ولیعهد آسمان خرگاه
بلند رتبه محمدعلی شه آنکه گزید
ز خسروانش والا مظفرالدین شاه
بدو ببالد دیهیم و تخت و تیغ و نگین
بدو بنازد اقبال و بخت و ملک و سپاه
حسود گو گله کم کن که نیست هر دستی
سزای خاتم و نه هر سری سزای کلاه
نه هر درخت که روید ز خاک باشد سرو
نه هر ستاره که تابد بچرخ باشد ماه
یکی مقاله سرایم بصدق و میطلبم
خدای عزوجل را در این مقاله گواه
که گر نباشد با طعم انگبین حنظل
وگر نیارد رخسار لاله خشک گیاه
نه لاله را بود اصلا در این عمل تقصیر
نه انگبین را باشد در این قضیه گناه
خدایگانا شاها توئی که چرخ بلند
بروز حادثه آرد بسایه تو پناه
بدامنت نرسد دست آسمان زیرا
که دامن تو بلند است و دست او کوتاه
امیدوار چنانم که سال عمرت باد
هزار و سیصد و هشتاد و پنج در پنجاه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره تجربه شاعر در روز غدیر و احساسات خاصی است که از آن روز به یاد دارد. شاعر از نوشیدن شربتی شیرین که به او داده شده صحبت میکند و نور می که به دلش تابیده، او را به یاد صحبتهای موسی در درخت طور و تجربههای معنوی دیگر میاندازد.
شاعر همچنین به عشق و زیبایی چشمان محبوبش اشاره میکند که او را گیج و سرگردان کرده است. او از مقام و عظمت پیامبر اسلام و ویژگیهای بارز آنها یاد میکند و به تفاوتها در سرنوشت و ارزشهای انسانی اشاره میکند.
به علاوه، شاعر از خداوند به عنوان پناهگاهی در روزهای سخت یاد میکند و از او میخواهد که در اوج قدرت خود، دستی به سوی او دراز نکند زیرا دست او بالاتر از آسمانهاست. در نهایت، شاعر به آرزوی طول عمر برای شخصیتی اشاره دارد که به او احترام میگذارد.
هوش مصنوعی: در روز غدیر، آن معشوق زیبا، شربتی از جام محبت را به من نوشاند.
هوش مصنوعی: از نور مشروب، روشنایی به دل من تابید که هیچکس جز پیر میفروش از آن باخبر نبودهاست.
هوش مصنوعی: شنیدهام که کلیم، موسی، از درخت طور سخنانی را شنید و یا بلیله (شب) اوج گرفت و حق و حقیقت را از رسول خدا دریافت کرد.
هوش مصنوعی: من از نوشیدن شراب دلانگیز هستم و این عجیب است که حالی که من مینوشم، زیبایی آن چشمهای سیاه باعث میشود.
هوش مصنوعی: نگاه آن فرد به قدری مرا پریشان و مجذوب کرد که نتوانستم خود را کنترل کنم و حواسم را از دست دادم.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تلاش و اراده خود اشاره میکند که با روحیهای قوی و با تأکید بر مقام و جایگاه بزرگ خود، به دنبال آسمان و بلندپروازیهاست. او خود را همچون بندگان وفادار ولیعهد، در حال خدمت و تلاش میبیند و به نوعی نشاندهندهی عزم و ارادهاش برای رسیدن به بالاترین هدفهاست.
هوش مصنوعی: محمدعلی شه، شخصیتی برجسته و با مقام بلندی است که از میان پادشاهان، مظفرالدین شاه را انتخاب کرده است.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده که شخصیت یا فردی خاص مورد احترام و ستایش قرار میگیرد و به او افتخار میشود. تاج، تخت، شمشیر و نگین به او تعلق دارد و شانس، سرنوشت، حکومت و لشکر نیز به او میبالند و به نوعی به او مربوط هستند. به طور کلی، این توصیف نشاندهنده عظمت و مقام بلند یک شخصیت مهم است.
هوش مصنوعی: حسود میگوید که تعداد برادران را کم کن، زیرا نه هر کسی لایق انگشتر گرانبهاست و نه هر سروی شایسته کلاه است.
هوش مصنوعی: هر درختی که از زمین میروید، لزوماً سرو نیست و نه هر ستارهای که در آسمان میدرخشد، حتماً ماه است.
هوش مصنوعی: من در این نوشته صادقانه مینویسم و از خدای بزرگ میخواهم که در این کلام من شاهد باشد.
هوش مصنوعی: اگر چاشنی شیرین وجود نداشته باشد، تلخی و درد نمیتواند خوشایند باشد و اگر زیبایی گل لاله نمایان نشود، گیاه بیروح و بیفایده خواهد بود.
هوش مصنوعی: نه لاله در این کار تقصیری دارد و نه عسل در این ماجرا گناهی.
هوش مصنوعی: ای خداوندگارا، تویی که گردش چرخ زمان در مواقع بحران و مشکلات، به خاطر تو همیشه ما را به سایهی حمایتت پناه میدهد.
هوش مصنوعی: دست آسمان به تو نمیرسد چون تو در جایگاه بلندی هستی و او در موقعیتی پایینتر قرار دارد.
هوش مصنوعی: من امیدوارم که سال عمر تو به 1385 هجری شمسی در سن پنجاه سالگی برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سماع و بادهٔ گلگون و لعبتان چو ماه
اگر فرشته ببیند دراوفتد در چاه
نظر چگونه بدوزم؟ که بهر دیدن دوست
ز خاک من همه نرگس دمد به جای گیاه
کسی که آگهی از ذوق عشق جانان یافت
[...]
به فرخی و به شادی و شاهی ایران شاه
به مهرگانی بنشست بامداد پگاه
برآن که چون بکند مهرگان به فرخ روز
به جنگ دشمن واژون کشد به سغد سپاه
به مهر ماه ز بهر نشستن و خوردن
[...]
مگر که زهره و ما هست نعت آن دلخواه
که با سعادت زهره است و باطراوت ماه
سعادتی که همه در روان گشاید طبع
طراوتی که همه بر خرد ببندد راه
اگر چه در نسب آدم آفتاب نبود
[...]
ایا بهار من و عید نیکوان سپاه
چو ماه ز ابر همی تابی از قبای سیاه
بصید رفتی و پدرام بازگشتی شام
برنگ و بوی رخ و زلف خویشتن می خواه
میئی که وقت سحر زو نسیم گیرد گل
[...]
تو زاهدی و دو زلف تو آفتاب پرست
به سجده اید شما هر دو درگه و بیگاه
چرا دو چشم تو دیبای لعل پوشیدست
اگر نپوشند ای دوست زاهدان دیباه
ز راه گمشده را زاهدان به راه آرند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.