گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
ابوسعید ابوالخیر

من کیستم آتش به دل افروخته‌ای

وز خرمن دهر دیده بر دوخته‌ای

در راه وفا چو سنگ و آتش گردم

شاید که رسم به صبحت سوخته‌ای

سنایی

با من دو هزار عشوه بفروخته‌ای

تا این دل من بدین صفت سوخته‌ای

تو جامهٔ دلبری کنون دوخته‌ای

این چندین عشوه از که آموخته‌ای

خاقانی

تا آتش عشق را برافروخته‌ای

همچون دل من هزار دل سوخته‌ای

این جور و جفا تو از که آموخته‌ای

کز بهر دل آتشین قبا دوخته‌ای

عطار

از تیرِ غمت بسی جگر دوخته‌ای

بر مشک خطت بسی جگر سوخته‌ای

مگذار که خطّ تو ز دستم بشود

چون دست مرا بدان خط آموخته‌ای

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
مولانا

ای آنکه رخت چو آتش افروخته‌ای

تا کی سوزی که صد رهم سوخته‌ای

گوئی به رخم چشم بردوخته‌ای

نی نی، تو مرا چنین نیاموخته‌ای

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه