گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ابوسعید ابوالخیر

زاهد خوشدل که ترک دنیا کرده

می خواره خجل که معصیت‌ها کرده

ترسم که کند امید و بیم و آخر کار

ناکرده چو کرده کرده چون ناکرده

اوحدالدین کرمانی

ماییم به عشق تو تولّا کرده

وز طاعت و معصیت تبرّا کرده

آن را که عنایت تو باشد باشد

ناکرده چو کرده، کرده چون ناکرده

مشتاق اصفهانی

گر جا بحرم ور به کلیسا کرده

زاهد عمل آنچه کرده بیجا کرده

آری چو عمل نباشد ار علم بکیست

ناکرده و کرده کرده و ناکرده

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه