|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به خودباوری و قدرت خود افتخار میکند و خود را مانند زمردی با ارزش میداند که دشمنانش همچون افعی، در برابرش ناتوان و کور میشوند. این ابراز غرور نشاندهندهی اعتماد به نفس و یکتایی او در دنیا است.
هوش مصنوعی: امروز به خاطر قدرت بدنیام احساس غرور میکنم و همه در دنیا مرا به خاطر یکتاییام میشناسند.
هوش مصنوعی: من مانند زمرد با ارزش هستم و هنگامی که دشمنی چون افعی به من نگاه کند، او ناخواسته نابینا خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سیمین بر تو سنگ بپوشد به سمور
زلفت به شبه همی کند نقش بلور
ای با لب طوطیان و با کشی گور
حسن تو همی مرده بر آرد از گور
ای پشت تو گرم کرده سنجاب و سمور
یکسان به مذاق تو چه شیرین و چه شور
از جانب عشق بانگ بر بانگ و تو کر
وز جانب حسن عرض در عرض و تو کور
نیکو مثلی زده ست شاها دستور
بز را چه به انجمن کشند و چه به سور
گفتی مگذر بکوی ما در مخمور
تا کشته نشی که خصم ماهست غیور
گویم سخنی بتا که باشم معذور
در کوی تو کشته به که از روی تو دور
سلطان ملک است در دل سلطان نور
هر روز کند به روی او سلطان سور
هرگز ندود برود بر سلطان زور
چشم بد خلق آرد از سلطان دور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.