گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عنصری

بت گونه از آن بت حصاری گیرد

شب گونه از آن زلف بخاری گیرد

آن دل که بسش عزیز میداشتمی

کی دانستم ز من بخواری گیرد

کمال‌الدین اسماعیل

نه عقل ز کار من شماری گیرد

نه در دل من صبر قراری گیرد

اشکی که بخون جگرش پروردم

هر لحظه ز چشم من کناری گیرد

مجد همگر

مگذار که کار دل قراری گیرد

یا همنفسی و غمگساری گیرد

بی یار چنین فتاده بگذار او را

تا بو که بود چون تو یاری گیرد

جهان ملک خاتون

گفتم که دلم همچو تو یاری گیرد

یا دست من خسته نگاری گیرد

بگشای دو زلف بی قرارت صنما

تا این دل شوریده قراری گیرد

ابن حسام خوسفی

اغیار چو از میان کناری گیرد

هر دست طرب دامن یاری گیرد

بنشین نفسی کاین دل سودایی من

در سایه سرو تو قراری گیرد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه