گنجور

 
ابوسعید ابوالخیر

با دل گفتم که ای دل احوال تو چیست

دل دیده پر آب کرد و بسیار گریست

گفتا که چگونه باشد احوال کسی

کو را بمراد دیگری باید زیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode