گنجور

 
ابوالحسن فراهانی

از عالم سفله ای پسر هیچ مخواه

چون درگذرست از گذر هیچ مخواه

از خشک و تر جهان دون گر مردی

الاّ لب خشک و چشم تر هیچ مخواه

 
sunny dark_mode