خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳۱ ز اول که مرا عشق نگارم بر بود همسایه به شب زناله من نغنود کم گشت کنون ناله که عشقم بفزود آتش چو همه گرفت کم گردد دود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در آغاز که عشق محبوبم به سراغم آمد، همسایهها در شب نالههایم را میشنیدند. حالا که عشقیم بیشتر شده، نالههایم کم شده است. مانند آتشی که همه جا را فرا میگیرد و دودش کم میشود.
هوش مصنوعی: از همان ابتدا که عشق معشوقهام در دل من شروع شد، همسایهها شبها به خاطر نالههای من غمگین و ناراحت بودند.
هوش مصنوعی: اکنون ناله و فریاد من کمتر شده است، زیرا عشق من بیشتر شده است. وقتی آتش به تمام وجودم رسیده، بخار و دود ناشی از آن کم میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
...
...
بفنود تنم بر درم و آب و زمین
دل بر خرد و علم به دانش بفنود
اول رخ خود به ما نبایست نمود
تا آتش ما جای دگر گردد دود
اکنون که نمودی و ربودی دل ما
ناچار ترا دلبر ما باید بود
آن دل ، که ببند عشق کس بسته نبود
عشق تو بیامد و ببست و بربود
ای ماه ز رشک روی تو ناخشنود
در حال دل بنده چه خواهی فرمود ؟
گر مرگ برآورد ز بدخواه تو دود
زآن دود چنین شاد چرا گشتی زود
چون مرگ ترا نیز بخواهد فرسود
از مرگ کسی چه شادمان باید بود
با من در مهر گرم چون آتش بود
بی من روزش چو دود می بود کبود
چون آتش رود سرد شد بر من زود
شد عیش من از تیزی او تلخ چو دود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.