الهی هر چه دادی نشان است و آئین فرد است و آنچه یافتیم پیغام است و خلعت برجاست خدایا نشانت بیقراری دل و غارت جان است و خلعت وصال در مشاهده جلال
روزی که سر از پرده برون خواهی کرد
دانم که زمانه را زبون خواهی کرد
گر زیب و جمال از این فزون خواهی کرد
یارب چه جگرهاست که خون خواهی کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با خداوند سخن میگوید و به نعمتها و پیغامهایی که از او دریافت کرده اشاره میکند. او از بیقراری دل و اشتیاقی که به دیدار زیباییهای خدا دارد، سخن میگوید و به روزی اشاره میکند که خداوند از پرده غیبت بیرون خواهد آمد. شاعر به زیبایی و جلال الهی اشاره کرده و از درد و خوندلهایی که ممکن است در این دیدار پیش آید، سخن میگوید. بهطور کلی، شعر به موضوع شوق و عاشقانهگی نسبت به خداوند و زیباییهای او میپردازد.
هوش مصنوعی: خداوندا، هر چیزی که به ما دادهای نشانهای از وجود توست و سرنوشت هر فردی را رقم میزند. آنچه که در زندگی به دست آوردهایم پیامهایی هستند که از تو به ما رسیده است. نشان دهنده این که دل ما هر لحظه بیقراری میکند و جان ما در معرض خطر است. اما در عین حال، متانت و زیبایی در دیدن جلال تو و وصالی که به همراه آن است، ما را آرام میکند.
هوش مصنوعی: روزی که از حجاب پنهانی بیرون خواهی آمد، میدانم که دنیا را به باد زوال و ذلت خواهی کشید.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی زیبایی و زیبایی بیشتری داشته باشی، ای پروردگار، چه دلهای حسرتخوار و از خون دل خستهای را به رنج و درد درآوری؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.