گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

فصّاد چو بررگ تو نشتر بگماشت

خون در تن ازین تغابین نگذاشت

خون دید روان از رگ تو دل پنداشت

کازرده شد آن رگی که با جانم داشت

 
sunny dark_mode