گر اهل عقل کار به تدبیر بستهاند
دیوانگان مدار به تقدیر بستهاند
بر کف نهاده ما سر تسلیم پیش دوست
گر عاقلان قرار به تدبیر بستهاند
ما خوانده سر عشق ز رخسار نیکوان
قومی اگر به مصحف و تفسیر بستهاند
چندین اثر که گفته حکیمان در آب رز
تا بر شراب عشق چه تأثیر بستهاند
ایمان و کفر سبحه و زنار نیست نیست
بر خود عبث عبادت و تکفیر بستهاند
همچون که خضر زنده آب بقا بود
جانهای عاشقان بدم تیر بستهاند
چشمان سحر ساز تو از طره رسا
آشفته را به دام و به زنجیر بستهاند
ما را نظر به دست خدا مرتضی بود
مردم دل ار چه بر کرم پیر بستهاند