زخم دل بهبود شد لعل نمکپاشی کجاست
کشت زهدم ای حریفان رند قلاشی کجاست
میکشد زاهد به ناچارم به سوی خانقاه
کو سرای میکشان و رند اوباشی کجاست
شد فزون شور جنون زنجیر زلف یار کو
ملک دل معمور شد ترک قزلباشی کجاست
گشته خون دل فزون کز چشم پالاید همی
تا بنوشد خون او را ترک جماشی کجاست
همنشین شد غیر با یار ای عزیزان همتی
تا کشد از پای دل این خار مقاشی کجاست
ثبت کردم در درون سینه نقش مرتضی
تا نظیر او کشد آشفته نقاشی کجاست