چه بود افسانهٔ منصور با یار
که کردندش بدینسان زار بردار
کسی کآن چشم خواب آلود بیند
دگر در خواب بیند بخت بیدار
نگردانم ازو روی عبادت
اگر گردم ازین باشم گنه کار
به پیش صورت آن صورت جان
چه باشد صورت چین، نقش دیوار
خیالی کار با او سرسری نیست
سری در باز یا بنشین پی کار