خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۹

هردم به صورتی یار دیدار می‌نماید

گه نور می‌فروزد گه نار می‌نماید

آیینه صدهزار است لیکن جمال جانان

در هر یکی به نوعی دیدار می‌نماید

با وعده‌ای ز وصلش قانع مباش هرچند

زو اندک التفاتی بسیار می‌نماید

قطع طریق معنی آسان رهی‌ست ای دل

لیکن بر اهل صورت دشوار می‌نماید

گر عاقلی خیالی غافل مرو در این ره

زیرا که این بیابان خونخوار می‌نماید